تلاش شهرداری تهران برای گودبرداری برای ساخت مسجدی به زیربنای ۳۳۰۰ متر مربع در پارک قیطریه تهران موجب اعتراضات گستردهای در سطح جامعه شده که نقطه اوج آن را میشد در تجمع برگزار شده در روز ۱۳ فروردین ۱۴۰۳ مشاهده کرد که استمرار و دامنه قدرت آن سبب شد که نیروهای سرکوبگر نیز به این تجمع حملهور شوند. اهمیت این مقاومت مردم در برابر ساخت مسجد به قدری بالا است که باید کمی بیشتر ابعاد آن را بشکافیم.
تا جایی که به خود پروژه ساخت مسجد در پارک قیطریه برمیگردد، معترضین چند هدف را به صورت جدی دنبال میکنند. اولا با ساخت یک مکان مذهبی در پارک مخالفت دارند و آن را پایگاه سیاسی و نظامی حکومت برای کنترل و آزار شهروندان میبینند؛ دوما بر این باورند که ساخت این مسجد منجر به از بین رفتن تعداد زیادی درخت در این پارک میشود و از این روی این تجمع اهداف محیط زیستی را دنبال میکند؛ سوما نظر به اهمیت بالای تپههای قیطریه و به طور مشخص خود پارک که گنجینهای از آثار ارزشمند باستانی هستند، اقدام حکومت برای گودبرداری و ساخت مسجد را معادل تجاوز آشکار به حریم آثار باستانی میدانند که نه فقط متعلق به مردم ایران، بلکه در یک افق وسیعتر متعلق به کل بشریت است.
اما کمی که از پارک قیطریه فراتر رویم، از درختان زیبای آن فاصله بگیریم و تلاش کنیم کل جنگل جامعه ایران را ببینیم، هر چه بیشتر متوجه خواهیم شد که اتفاقات چند روز گذشته در پارک قیطریه یک مساله تماما سیاسی و جلوهای دیگر از نبرد مستقیم مردم و حاکمیت است.
از یک سو جمهوری اسلامی تلاش میکند تا با صرف هزینههای کلان از جیب مردم ایران، با ساخت مسجد، پرورش آخوند، گسترش آموزههای دینی و تبلیغات منزجرکننده، پایگاه مذهبی، فکری و فرهنگی خود را در سطح جامعه بازسازی کند و در عین حال از این امکانات به عنوان ابزار سرکوب و کنترل هر چه بیشتر در سطح جامعه بهره جوید. تلاشهایی که عمر ننگین جمهوری اسلامی خود موید این حقیقت است که این اقدامات راه به جایی نمیبرد و هر چه بیشتر حکومت تقلا میکند، انزجار و نفرت مردم از اسلام و حکومت اسلامی بیشتر شده است.
از سوی دیگر، مردمی منزجر از دین و خرافه و ساختار حکومتی که بر این اساس سازمان یافته، سلولهای جنبش قدرتمند ضددینی در ایران را تشکیل میدهند که در تلاش است هر اقدام حکومت برای رسیدن به اهداف سیاسی-فرهنگی اش را نقش بر آب کنند. برای مردم ایران مقابله با ساخت مساجد، استخدام آخوند در مدارس، مقابله با حجاب اجباری و مشابه اینها، همگی در چارچوب یک مبارزه معین سیاسی تعریف میشود که هدفاش جز این نیست که ستونهایی که عمارت سراسر جنایت جمهوری اسلامی بر پایه آن بنا شده را یک به یک فرو ریزد.
با این وجود تجربه مقاومت مردم در پارک قیطریه و تجمعشان برای جلوگیری از ساخت مسجد، یک الگوی سازنده و مهم ارائه میدهد که میتواند به شکلی سراسری توسط مردم برای حفظ حقوق شهروندی و انسانی مورد استفاده قرار گیرد. تجمع روز سیزدهبدر نمونه درخشانی بود از سازماندهی موفق اعتراض جمعی در سطحی محلی و تبدیل آن به یک مساله سراسری کل جامعه. چنین شیوه اعتراضی میتواند و باید در جای جای ایران تکثیر شود و مسائل مربوط به حفظ محیط زیست، آثار تاریخی و موضوعات فرهنگی را هم به عرصههای مبارزاتی مردم و بحرانهای سیاسی بزرگی برای حکومت بدل کند.
مطلبی از تحریریه سازمان جوانان کمونیست