یکشنبه ۱۱ آبان ۱۴۰۴، احمد بالدی، جوان ۲۰ ساله و دانشجوی اهوازی، در اعتراض به تخریب دکهٔ خانوادگیاش توسط نیروهای اجرائیات شهرداری، مقابل همان محل در اهواز خود را به آتش کشید. شاهدان میگویند یکی از مأموران در واکنش به تهدید او برای خودسوزی گفته بود «بسوزان ببینم چطوری میسوزی». احمد با بیش از ۶۰ درصد سوختگی به بیمارستان طالقانی منتقل شده است و حالش وخیم گزارش شده است. این خودسوزی، موجی از خشم و همدردی را در فضای سیاسی و اجتماعی برانگیخت و مردم اهواز در برابر فرمانداری و اطراف بیمارستان تجمع کردند.
یک هفته پس از این فاجعه، چندین شهروند از جمله حسن سلامات، جواد ساعدی و صادق آلبوشوکه، بهدلیل انتشار مطالبی دربارهٔ این فاجعه بازداشت شدهاند. فضای اطراف بیمارستان طالقانی نیز بهشدت امنیتی است و مأموران از تماس خانوادهٔ بالدی با خبرنگاران جلوگیری میکنند. دادسرای عمومی و انقلاب اهواز هم در بیانیهای تهدیدآمیز اعلام کرده با هر کس که بخواهد از این حادثه در جهت برهمزدن آرامش عمومی (منظور همان اعتراض خیابانی علیه جمهوری اسلامی) استفاده کند، برخورد خواهد شد.
رفتار حکومت نشان میدهد جمهوری اسلامی بیش از هر زمان دیگر از سرایت خشم مردم به خیابانها و ایجاد تجمعات اعتراضی میترسد. اما واقعیت این است که تا وقتی فقر، سرکوب، بردگی مزدی و بیعدالتی در این سرزمین ادامه دارد هر شعلهای میتواند آغاز انفجار بعدی اعتراضات و کابوس حکومت برای سرنگونی باشد.
