به مناسبت ۳۳مین سالگرد حزب کمونیست کارگری ایران
انترناسیونال: حزب کمونیست کارگری چگونه حزبی است و به چه کاری مشغول است. برای رسیدن به اهدافش چه برنامه و روشی را انتخاب کرده است، تاثیرش بر تحولات سیاسی ایران چیست؟ حزب چه تاثیری بر انقلاب زن، زندگی، آزادی گذاشته است و چه تاثیری از این انقلاب گرفته است؟ آیا شاهد نوع نوینی از فعالیت خواهیم بود؟
حمید تقوایی: حزب کمونیست کارگری برای ایجاد نظامی آزاد، برابر و مرفه در ایران، جامعهای مدرن و انسانی و بری از هر نوع تبعیض و بیحقوقی، تشکیل شده است. در جمهوری سوسیالیستی که ما خواهان آن هستیم از فقر و نابرابری و استثمار و تقسیم جامعه به طبقات که ریشه همه مسائل و مصائب است، خبری نخواهد بود. مبارزه پیگیر و همهجانبه حزب برای سرنگونی جمهوری اسلامی اولین گام در جهت رسیدن به این هدف است. از نظر ما جمهوری اسلامی حکومت اقلیت مفتخور سرمایهدار در ایران است که گرچه بخشی از طبقه حاکمه که در دوره شاه در قدرت بود را به اپوزیسیون رانده است اما منافع کل طبقه سرمایهدار ایران را نمایندگی میکند. نهتنها تجربه بیش از ۴ دهه حاکمیت جمهوری اسلامی بلکه تاریخ معاصر ایران از انقلاب مشروطه تا امروز نشان میدهد که دیکتاتوری عریان و سرکوب وحشیانه از ملزومات حفظ قدرت سرمایهداران در ایران است. ما میخواهیم به این تاریخ پر درد و رنج پایان دهیم و آزادی و برابری و رفاه همگانی را در ایران متحقق کنیم.
جمهوری سوسیالیستی از نظر اقتصادی بر لغو هر نوع استثمار و بهرهکشی که به کوه ثروت اقلیتی ناچیز و زندگی زیر خطفقر اکثریت عظیم جامعه منجر میشود، مبتنی است. از نظر سیاسی جمهوری سوسیالیستی با حکومت مستقیم همه مردم از طریق شوراها، هر نوع دولت مافوق مردم را نفی میکند و توده مردم را مستقیماً در اداره امور جامعه دخیل میکند. از نظر فرهنگی جمهوری سوسیالیستی مدافع و اشاعهدهنده پیشرفتهترین دستاوردهای علمی و هنری و فرهنگی جهانی است. فرهنگی که انسان و انسانیت، و نه سودپرستی و تعصبات و ارزشهای مذهبی و قومی و ملی و نژادی و جنسیتی، مبنای آن را تشکیل میدهد. نظام سوسیالیستی مورد نظر ما، بر خلاف تجربه شکست خورده نظامهای تا کنون مدعی سوسیالیسم، نظامی باز و غیرایدئولوژیک و چندحزبی و مبتنی بر آزادیهای بیقیدوشرط مطبوعات و بیان و اعتراض و اعتصاب و تشکل و تحزب است. از نظر حزب ما “اساس سوسیالیسم انسان و بازگرداندن اختیار به انسان است”. انقلاب انسانی برای یک جامعه انسانی یک شعار محوری ما است.
ما معتقدیم جامعه ایران تنها از طریق انقلاب، یعنی به میدان آمدن و مبارزه متحد و متشکل توده مردم برای سرنگونی جمهوری اسلامی، میتواند رها شود و ازاینرو شیوه مبارزه ما دخالتگری فعال و پیگیر در هر حرکت اعتراضی و جنبشی است که برای حقوق و خواستهای انسانی هر بخشی از جامعه شکل گرفته و به میدان آمده است. تاریخ حزب ما مشحون است با مبارزه علیه سلطه مذهب، علیه اعدام، علیه تبعیض جنسیتی و بیحقوقی زن، علیه سرکوب و شکنجه و زندان، علیه فقر و فساد، و در دفاع از خواستها و مبارزات زنان و جوانان و کارگران و معلمان و بازنشستگان و دادخواهان و پناهندگان و کودکان و رنگینکمانیها و همه اقشار تحت ستم و تبعیض در جامعه.
مبارزه پیگیر حزب در همه این عرصهها تاکنون تاثیرات ملموسی داشته است. بسیاری از کمپینها و نبردهایی که حزب از بدو تأسیس خود بهپیش برده است، نظیر مبارزه علیه اعدام و سنگسار، علیه حجاب و آپارتاید جنسیتی، علیه فقر و فساد، علیه بیحقوقی کارگران و مردم رانده شده به زیر خطفقر، علیه اسلام سیاسی و جریانات اسلامی در خارج کشور، و برای بایکوت جهانی جمهوری اسلامی، مبارزه برای آزادی زندانیان سیاسی، در دفاع از حقوق کودک، حقوق پناهندگان، حقوق دادخواهان، حقوق رنگینکمانیها و غیره و غیره امروز خوشبختانه یه حرکتها و جنبشهای گسترده اجتماعی تبدیل شده است.
زندهیاد منصور حکمت رهبر فقید حزب ما ۲۲ سال قبل پیشبینی کرد که انقلاب ایران انقلابی زنانه خواهد بود و حزب در دو دهه اخیر پیگیرانه این گفتمان و افق و چشمانداز را به میان جامعه برد و امروز اولین انقلاب زنانه تاریخ توجه همه جهانیان را به خود جلب کرده است. انقلاب زن، زندگی، آزادی شکل مشخص انقلاب انسانی برای یک جامعه انسانی است.
نفس شکلگیری این انقلاب نشاندهنده تأثیرات عمیق و اجتماعی فعالیتها و مبارزات پیگیر حزب است. یک وجه مهم تبلیغات و فعالیتهای عملی حزب تأکید و اشاعه این ایده بوده است که تنها راه رهایی جامعه به میدان آمدن توده مردم و انقلاب است. در دورهای که خط استحاله و دو خرداد، رژیمچنج و تغییر قانون اساسی و رفراندوم و نظایر آن در میان نیروهای اپوزیسیون دست بالا را داشت ما پیگیرانه با این گرایشهای سازشکارانه که عملاً آب به آسیاب رژیم میریخت مقابله کردیم و پرچم انقلاب بهعنوان تنها راه رهایی را برافراشتیم، به استقبال انقلاب زنانه رفتیم، و امروز سر بلندکردن انقلاب زن، زندگی، آزادی، با منشورها و فراخوانها و بیانیههای رادیکال و انسانیاش، در یک سطح اجتماعی صحت و اعتبار خط و استراتژی حزب را مورد تأکید قرار میدهد. انقلاب زن، زندگی، آزادی هم از لحاظ مضمون و هم شکل مبارزه تحولی است که حزب ما از آغاز فعالیتش برای شکلگیری آن مبارزه کرده است.
ما هم در زمینهسازی این انقلاب سهم داشتهایم و هم از آن تأثیر پذیرفتهایم. مهمترین تأثیر انقلاب زن، زندگی، آزادی بر حزب این است که فعالیت برای هماهنگ و متحد کردن همه فعالین و دستاندرکاران انقلاب، که در یک مقیاس گسترده با تشکیل جمعها و شبکهها و نهادهای مبارزاتی به میدان آمدهاند، را در محور فعالیتهای خود در داخل و خارج کشور قرار دهد. به نظر ما این اتحاد و هماهنگی تنها حول یک خط و پلتفرم رادیکال و پیشرو و ارزشهای جهانشمول انسانی ممکن است. گرایشات ناسیونالیستی و قومی و اتنیکی و مذهبی بنا به ماهیت خود تنها میتوانند عامل تفرقه در جامعه و در صف انقلاب باشند. توده مردم به میدان آمده فیالحال با شعار “کرد بلوچ آذری، آزادی و برابری” و “اتحاد اتحاد، علیه فقر و فساد” اعلام کردهاند که حول چه خواستهای انسانی میتوان متحد شد. و حزب ما با تمام توان و امکانات خود میکوشد تا عامل این اتحاد باشد.
آنچه در این تلاش، نوین و تازه است و در واقع تجربهای است که در دو سال فعالیت پیگیر حزب در دل جنبش زن زندگی آزادی آموختهایم، این است که فعالین و دستاندرکاران انقلاب و جنبشهای اعتراضی را باید و میتوان بر مبنای عملکرد و فعالیت مبارزاتیشان، و نه گرایشات عقیدتی و نظریشان، گرد هم آورد و در یک ظرف مبارزاتی مشترک تلاشهایشان را هماهنگ و پرثمرتر کرد. نقد و تحلیل نظری و عقیدتی احزاب و دیدگاههای راست و قومی – مذهبی – ناسیونالیستی همواره مضمون ترویج و آگاهگری و مقالات و ادبیات حزب بوده است و در این زمینه حزب مثل همیشه بسیار فعال خواهد بود، اما در میدان عمل امر و تلاش ما ایجاد همراهی و اشتراکمساعی همه فعالین حول خواستهای رادیکال و انسانی، از لغو اعدام و آپارتاید جنسیتی تا آزادی زندانیان سیاسی و بایکوت جهانی رژیم و غیره، است. ما در دو سال اخیر در عرصههای معینی این سیاست را عملی کردهایم اما هنوز در آغاز راه هستیم. حزب تلاش خواهد کرد در یک مقیاس گسترده و همهجانبهتری این امر را بهپیش ببرد.