در آستانه اولین سالگرد انقلاب زن زندگی آزادی و قتل حکومتی مهسا/ژینا امینی قرار داریم. سالگرد رویدادی بزرگ که در همان لحظات نخست، حضور گسترده مردم را برانگیخت و لایههای مختلف جامعه را برای به زیر کشیدن جمهوری اسلامی به خیابان کشاند. قتل مهسا/ژینا، آغازگر ماهها اعتراض به گستره جغرافیای سیاسی سراسر کشور بود که ضربه بزرگی به نظام سراپا ضدانسانی اسلامی زد و پایههای این حکومت جنایتکار و زنستیز را به لرزه درآورد. حال پس از نزدیک به یکسال، فراخوان ۲۵ شهریور میرود که به نبردی تمامعیار میان مردم و حکومت و احتمالا آغاز دور تازهای از اعتراضات گسترده تبدیل شود.
در یازده ماه گذشته، جمهوری اسلامی تمام تلاش خود را به کار بست تا با اعمال انواع خشونت، قتل معترضین، دستگیری دهها هزار نفر، صدور و اجرای احکام اعدام برای جوانان انقلابی و اعمال فشارهای سیاسی و اجتماعی بر همه بخشهای جامعه، لوکوموتیو انقلاب زن زندگی آزادی را مهار کند. اما نتیجهای که بعد از این همه تلاش نصیب حکومت شده، جز این نیست که از یکسو هنوز با جامعهای روبروست که عزم راسخ خود برای سرنگونی جمهوری اسلامی را جزم کرده و تسلیم هیچ فشار و تهدیدی نمیشود؛ و از سوی دیگر پیکر خونین ماشین حکومتی خود را میبیند که با بحرانهای عظیم اقتصادی، سیاسی، نظامی، اجتماعی، زیست محیطی و بینالمللی دست به گریبان است که ابعاد آن حتی با شهریور ۱۴۰۱ هم قابل قیاس نیست.
حال در آستانه سالگرد انقلاب زن زندگی آزادی، بیحجابی سراسری زنان و شکست دادن طرحهای حکومتی برای احیای «حجاب و عفاف» حکومت را درمانده کرده؛ اعتراضات و اعتصابات کارگران، معلمان، بازنشستگان، پرستاران و سایر مزدبگیران کل جامعه را فراگرفته و پاسخ حکومت به مساله معیشت مردم مواردی از قبیل بازگشت به اقتصاد کوپنی، افزایش قیمت نان، زمینهسازی برای افزایش قیمت بنزین و سایر کالاهای اساسی است؛ توانایی تامین سادهترین زیرساختهای جامعه مدنی از جمله آب، برق و گاز برای مصرف خانوار، کشاورزی و صنعتی از دست حکومت خارج شده؛ و جامعهای که فقر، ناامنی، اعتیاد، خودکشی و ناامیدی زندگی میلیونها شهروند آن را در بر گرفته. مجموعه چنین شرایطی به همراه بنبست سیاسی جمهوری اسلامی در سطح بینالمللی، حکومت را با جامعهای در آستانه انفجار روبرو کرده است. به دلیل همین جامعه در حال انفجار است که حکومت تقلا میکند با احضارها و بازداشتهای گسترده فعالین جنبشهای اعتراضی و دستاندرکاران انقلاب زن زندگی آزادی و همچنین تشدید فشارها بر خانوادههای دادخواه، دانشجویان، هنرمندان و غیره، از این مسئله که ۲۵ شهریور به آغازگر دور تازه اعتراضات سراسری تبدیل شود، جلوگیری کند.
در پاسخ به این شرایط، ما مردم ایران، ما زنان، جوانان، دانشجویان، دانشآموزان، بیکاران، رنگینکمانیها، آتئیستها و سکولارها، کارگران، معلمان، بازنشستگان، کسبه و سایر بخشهای جامعه؛ باید دست به کار شویم و با تبدیل سالگرد آغاز انقلاب به نقطه شروع مجدد اعتراضات و اعتصابات گسترده و سراسری برای به پیروزی رساندن انقلاب زن زندگی آزادی، هفتههای کابوسواری را برای حکومت اسلامی رقم زنیم. این ما مردم ایران هستیم که میتوانیم با همبستگی، همدلی و سازماندهی سراسری خود در روزها و هفتههای پیش رو، جمهوری اسلامی را زیر شدیدترین فشارها قرار دهیم.
از این روست که از امروز باید هر چه در توان داریم به کار گیریم تا بخشهای هر چه بیشتری از جامعه را در فراخوان ۲۵ شهریور به نیروی فعاله انقلاب تبدیل کنیم؛ سالروز قتل حکومتی مهسا امینی را باید به روز شکلگیری تجمعات و راهپیماییهای اعتراضی گسترده در سراسر کشور بدل کنیم؛ در ۲۵ شهریور باید با اعتصاب کارگران خدماتی و تولیدی و همچنین کسبه و بازاریان، جامعه را به تعطیلی بکشانیم؛ بخشهای متشکل و سازمانیافته جامعه همچون معلمان و بازنشستگان را در روزهای سالگرد انقلاب به خیابان آوریم؛ مزار جانباختگان انقلاب باید به صحنه اعتراض هر روزه ما و اعلام همبستگیمان با خانوادههای دادخواه تبدیل شود؛ در خارج کشور هم در ۲۵ شهریور (۱۶ سپتامبر)، باید با خواست سراسری بایکوت جمهوری اسلامی و قراردادن سپاه در لیست سازمانهای تروریستی، در صدها شهر دنیا تظاهرات برپا کنیم.
روزهای سخت، نفسگیر و تعیینکنندهای در مسیر انقلابمان پیش رو داریم؛ اما هراسی نداریم، چرا که به خوبی میدانیم در برابر حکومت جمهوری اسلامی ما مردم ایران «همه با هم هستیم» و «ایستادهایم تا پایان»
نابود باد جمهوری اسلامی
پیروز باد انقلاب زن زندگی آزادی
سازمان جوانان کمونیست
۹ شهریور ۱۴۰۲
۳۱ اوت ۲۰۲۳