دو سال گذشت. دوسال از روزی که خبر مرگ مهسا امینی بعد از بازداشت توسط گشت ارشاد، قلبهای ما را به درد آورد و موجی از اعتراض و بیداری را در جامعه به راه انداخت.نام او رمز و نماد یک جنبش شد، نماد خواستههای جمعی برای عدالت، آزادی و کرامت انسانی.
در این دوسال، نه تنها یاد مهسا در قلبهایمان زنده ماند، بلکه خواستههای او و هزاران زن و مرد دیگری که به خیابانها آمدند و صدای حقطلبیشان را فریاد زدند،به پژواکی بی پایان در این سرزمین تبدیل شده است.او نماد هزاران انسانی است که هر روز به نام زن،زندگی، آزادی و عدالت مقاومت را زندگی میکنند.
ما با هم میگوییم: «زن، زندگی، آزادی» شعاری که فراتر از مرزهای جنسیتی و جغرافیایی رفت، شعاری که ندای وجدان همه ماست، ندای جامعهای که خسته از ظلم، بیعدالتی، به دنبال حقیقت و تغییر است.
به یاد بیاوریم که مهسا و جنبش او به ما آموخت که ایستادن در برابر بی عدالتی وظیفهای است که بر دوش هر یک از ماست. او به ما یاد داد که قدرت در همدلی است. این سالگرد فرصتی است تا یاد و خاطرهٔ او را نه فقط با سوگواری، بلکه با ادامهٔ تلاش برای دستیابی به جامعهای آزادتر و عادلانهتر زنده نگه داریم.
راهی که آغاز کردهایم،راهی طولانی و پر از چالش است. اما فراموش نکنیم که ما وارثان امید هستیم. امید به فردایی بهتر، امید به آیندهای که در آن هیچ کس به خاطر جنسیت، هویت یا عقایدش سرکوب و تحقیر نشود.
مهسا یاد تو و صدای تو در فریادهای همه ما جاریست.این صدا خاموش نخواهد شد.
مهسا جان، یادت گرامی و راهت پر رهرو باد…