احمد علمالهدی، نماینده خامنهای در خراسان در جلسهای که با رؤسای دانشگاهها، مسئولین دفاتر خامنهای و فرماندهان بسیج اساتید دانشگاههای استان خراسان برگزار شد، با تاکید بر ضرورت اسلامیسازی دانشگاه گفت که رسالت دانشگاه باید انسانسازی (بخوانید پرورش پیاده نظام آکادمیسین) باشد.
او با اشاره به این نکته که «نظریه اسلامی شدن دانشگاهها مبتنی بر نظریه یک استاد یا یک جریان دورهای نیست و ریشه در اصل مبانی انقلاب اسلامی دارد»، به شکست سیاست اسلامیسازی دانشگاهها چنین اعتراف میکند: «حقیقت این است که تاکنون اسلامیسازی دانشگاهها بهطور کامل و موفق اجرا نشده است.»
این صحبتهای علم الهدی از دو نظر حائز اهمیت است:
نخست اینکه به شکست سیاست دیرینه حکومت برای اسلامی کردن دانشگاه اشاره میکند که پروژه آن تحت عنوان «انقلاب فرهنگی» در اردیبهشت ۱۳۵۹ کلید خورده است و در نتیجه علمالهدی تاکیدی روی این موضوع میگذارد که شکست سیاسی ما در دانشگاه میتواند هزینههای گزافی برای نظام داشته باشد.
دوم اینکه حضور پررنگ دانشجویان و اساتید در جریان انقلاب زن زندگی آزادی، آن چنان فشاری به حکومت وارد ساخته که ادامه این روند سیاسی در دانشگاه را تاب نمیآورد. به گونهای که علمالهدی همسو با سایر مقامات و ارگانهای حکومتی تلاش میکند مسیر برون رفت از این شرایط را تعیین کند.
واقعیت دانشگاه و به طریق اولی کل جامعه، چیزی مغایر و حتی متضاد با آن چیزی است که جنایتکارانی همچون علمالهدی فکر میکنند. چند دهه مبارزه قدرتمندانه دانشجویان نه تنها هر شکلی از تلاش حکومت برای کنترل دانشگاه از جمله «اسلامیسازی» را کنار زده، بلکه امروز هر گونه تحول سیاسی در جامعه به موقعیت دانشگاههایی گره خورده است که مدرنترین، ضددینترین، رادیکالترین و پیشروترین لایههای جامعه را در خود دارد.