شنبه, جولای 12, 2025
اصلیاطلاعیه‌هاسازمان جوانان کمونیستاعتراضات معیشتی و ضرورت ایجاد تغییرات در دوره پسا آتش‌بس

اعتراضات معیشتی و ضرورت ایجاد تغییرات در دوره پسا آتش‌بس

تیر ۱۴۰۴ – ژوئیه ۲۰۲۵
تهیه شده در سازمان جوانان کمونیست

نکاتی مهم که برای تجمعات اعتراضی پس از جنگ دوزاده روزه باید در نظر داشت

پس از پایان جنگ ۱۲ روزه جمهوری اسلامی و اسرائیل، شرایط سیاسی و اجتماعی ایران وارد مرحله تازه‌ای شده؛ مرحله‌ای که در آن نه‌ تنها فضای سیاسی، بلکه به نظر می‌رسد مختصات، محتوا و شیوه‌ اعتراضات و اعتصابات هم نیازمند ایجاد یک سری دگرگونی‌ها است.

اعتراضات معیشتی در سالیان گذشته؛ از کارگران و معلمان و بازنشستگان گرفته تا اعتراض پرستاران، رانندگان، نانوایان و کسبه؛ همواره از اهمیت بالای سیاسی برخوردار بوده و در به چالش کشیدن جدی بنیان‌های حکومت نقش کلیدی داشته. با این حال، اغلب این اعتراضات در چارچوب‌هایی باقی می‌ماندند که حکومت تا حد قابل ملاحظه‌ای توان سرکوب آن یا تامین محدود مطالبات معترضین را داشت. حال پس از اینکه جمهوری اسلامی رسما جنگ را وارد خاک‌ ایران کرده و از لحاظ سیاسی، نظامی و اقتصادی ضرباتی جبران‌ناپذیر متحمل شده، دیگر حتی همین چارچوب‌های اعتراضی هم برای رژیم قابل تحمل نیست و توانی برای پاسخ دادن به کوچکترین مطالبات اقتصادی و سیاسی مردم را ندارد.

در واقع، در شرایط سیاسی پسا آتش‌بس، مطالبه‌گری، بدون هدف‌گیری سیاسی روشن و تعرض صریح به کل ساختار نظام، به بن‌بست می‌رسد. شواهد مختلف از این حکایت دارد که دیگر نمی‌توان با روش‌های اعتراضی گذشته، کمتر گشایشی به دست آورد. اعتراضات و اعتصابات این دوره، برای موثر بودن ناگزیر است که وارد سطح تازه‌ای از صراحت و انسجام شود. طرح صریح مطالبه‌ی سرنگونی جمهوری اسلامی و پایان حکومت جنگ‌افروز، به نظر تنها راهی‌ است که می‌تواند پایه‌ای‌ترین مطالبات معیشتی مردم را متحقق کند. گرهِ کورِ چنین شرایطی که حکومت ایجاد کرده، با ادامه‌ قدرتمند و به پیروزی رساندن انقلاب زن زندگی آزادی به دست می‌آید که این مساله نیز خود نیازمند بازتعریف و به‌روزرسانی شیوه‌ای است که مزدبگیران علیه حکومت اعتراض می‌کنند.

در بطن چنین شرایطی ضروری‌ است که پیام و محتوای سیاسی اعتراضات و اعتصابات صریح‌تر و رادیکال‌تر از قبل باشد. بسیاری از اعتراضات گذشته گرچه عملا اقدامی سیاسی علیه حکومت محسوب می‌شدند، اما نه برای مردم و نه رژیم، اقدامی سرنگونی‌طلبانه تلقی نمی‌شدند. به عبارتی، این اعتراضات که خود دستاورد سیاسی مهم مبارزاتی جامعه ایران طی چند دهه بودند، چه از نظر مضمون و چه شیوه بروز، بازتاب‌دهنده دوره‌های سیاسی معینی بودند که انقلاب، جنگ، قیام یا حتی رژیم‌چنج معنای ملموس امروزی را نداشتند.

آنچه حال بیش از هر چیز محتمل به نظر می‌رسد این است که جمهوری اسلامی در دوره‌ی پسا آتش‌بس، دیگر کمتر اعتراض صنفی یا مطالباتی را تاب می‌آورد. مطابق با زمین بازی امروز سیاست در ایران، هر شکلی از فریاد، عملا به چشم یک تهدید برای بقای نظام جمهوری اسلامی نگریسته می‌شود. امروز علاوه بر پیشبرد اعتراضات معیشتی، باید برای نجات جامعه از فروپاشی و برای سرنگونی این نظام، به شکلی بی‌واسطه، شفاف و رادیکال مبارزه کرد. در شرایط امروز، اعتراضات باید به شکل جدی علیه سیاست‌های جنگ‌افروزانه، پروژه هسته‌ای، برنامه‌های موشکی و تحرکات تروریستی نظام در خاورمیانه سازمان یابند؛ چرا که این سیاست‌ها مستقیماً زندگی مردم را به گروگان گرفته‌اند و نخواهند گذاشت که جامعه از زیر فشار کمرشکن جنگ، تحریم، فلاکت اقتصادی و استبداد سیاسی بیرون بیاید.

مساله مهم دیگر شیوه سازمانیابی اعتراضات معیشتی در دوره حاضر است که آن هم نیازمند ایجاد تغییراتی اساسی است. اول اینکه پراکندگی زمانی و جغرافیایی اعتراضات در یک بخش جامعه باید به اعتراضات سراسری همزمان استحاله یابد؛ به گونه‌ای که مثلا وقتی کارگران صنعت نفت دست به اعتراض می‌زنند، تدارکی دیده شود که کارگران این بخش در شهرها و استان‌های مختلف کشور به صورت همزمان عرض اندام اعتراضی کنند. این شکل از کار تازه نیست و بارها از سوی معلمان، کارگران، پرستاران، بازنشستگان، رانندگان و نانوایان اجرایی شده؛ تفاوتی که در شرایط امروز وجود دارد اینکه اعتراض هماهنگ و سراسری باید ضرورت و استاندار مبارزات باشد نه استثناء و نقطه درخششی در اعتراضات.

همچنین مسیر دیگری که باید در آن گام برداشت، پیوستن اعتراضات مزدبگیران به یکدیگر و برگزاری تجمعات مشترک بزرگ حول شعارها و مطالباتی معین است. به گونه‌ای که در یک شهر معین شاهد باشیم مثلا حول مساله گرانی و یا پایین بودن دستمزد‌ها، صف طولانی از کارگران، معلمان، پرستاران، بازنشستگان، بیکاران و دیگر بخش‌ها، در یک مکان معین گرد هم آمده باشند. اتحاد این گروه‌ها با هم زمینه‌ای را فراهم می‌کند که عموم مردم بتوانند به تجمعات بپیوندند. در دوره پسا آتش‌بس تجمعات مشترک، پیام واحد، و فراخوان عمومی، ابزارهایی حیاتی برای پیشروی‌ مبارزات مردم هستند.

در پایان باید بر حرکت به سمت اعتصابات سراسری و اعتصاب عمومی به عنوان قوی‌ترین سلاح هر جامعه انقلابی تاکید کرد. در چنین مقطعی از بحران مشروعیت و شکنندگی ساختارهای سیاسی، نظامی و سرکوب جمهوری اسلامی، باید بحث «کمیته‌های اعتصاب» و چگونگی ایجاد اعتصابات را به‌عنوان راهی برای تدارک اعتراض جدی‌تر برای فلج‌ کردن چرخ‌های اقتصاد حکومت در دستور کار قرار داد. اعتصابات سراسری، حلقه مکمل اعتراضات سراسری برای سرنگونی انقلابی جمهوری اسلامی است و در روزها و هفته‌های پایانی قیام، بستر مشارکت توده‌‌ای مردم در انقلاب را فراهم می‌کند؛ مشارکت بخش‌هایی از جامعه که به دلایل اجتماعی واضح، قادر به شرکت در اعتراضات خیابانی نیستند.‌

مطالب مرتبط

درباره ما