گفتوگوی نشریه انترنتاسیونال با شیرین شمس
انترناسیونال: بیش از دو دهه پیش منصور حکمت، لیدر وقت و بنیانگذار حزب کمونیست کارگری، انقلاب آتی ایران را انقلابی با “خصلت زنانه” خواند. پیشبینی که با انقلاب ۱۴۰۱ متحقق شد و اکنون همه جهان از آن تحت عنوان انقلابی زنانه یاد میکنند. به نظر شما اصلیترین دلایل این نامگذاری چیست؟ زنانه بودن این انقلاب به چه معنا است؟
شیرین شمس: خواندن «انقلاب با خصلت زنانه» به جوهر رادیکالترین تضاد اجتماعی – سیاسی در ایران اشاره میکند؛ یعنی جدال میان یک نظام مذهبی، عمیقاً مردسالار، مبتنی بر کنترل بدن و زندگی زنان، با نسلی که حاضر به پذیرش هیچگونه تبعیض جنسیتی نیست. این جدال از همان ابتدای روی کار آمدن جمهوری اسلامی آغاز شد و در همان هشت مارس روز جهانی زن سال ۵۷، به خیابان کشیده شد. زنان بهعنوان اولین نیروی معترض جامعه در برابر فرمان خمینی به حجاب اجباری به خیابان آمدند و اینگونه بود که مُهر انقلابیگری بر جنبش زنان در ایران کوبیده شد. جنبشی که نه فقط علیه حجاب اجباری بلکه علیه کلیت رژیم حاکم توانست، جامعه را با خود همراه کند و به انقلاب زن زندگی آزادی بینجامد.
زنانه بودن انقلاب نه به معنای محدودشدن آن به مسائل جنسیتی، بلکه به معنای قرارگرفتن رهایی زن از چنگال یک رژیم زنستیز و سرکوبگر، بهمثابه نقطه مرکزی و رهاییبخش کل جامعه است. سرکوب زن و آپارتاید جنسیتی در جمهوری اسلامی نه یک مسئله فرعی، بلکه ستون اصلی بازتولید اقتدار سیاسی و ایدئولوژیک حاکمیت بوده است. هنگامی که زنان این ستون را به لرزه درآوردند، عملاً کل بنای قدرت حاکم لرزید. از همین رو، پسزدن قوانین و ارزشهای فرهنگ اسلامی توسط زنان که شاخصترین آن حجاب بوده، همچنین حضور زنان در خط مقدم اعتراضات، شعارها و نمادهای انقلاب را شکل داد و به آن ماهیتی داد که به یک حرکت تاریخی برای آزادی، کرامت انسانی و برابری بدل شد.
انترناسیونال: یکی از مهمترین دستاوردهای انقلاب ۱۴۰۱ لغو عملی حجاب بود. حجابی که همیشه بهعنوان خاکریز اول حکومت از آن یاد میشد. آیا تنها خواست زنان، تحمیل بیحجابی به حکومت بود؟ آیا میتوان ادعا کرد که زنان به خواست خود رسیدند و به همین دلیل دیگر شاهد اعتراضات خیابانی نیستیم؟ پاسخ شما به این استدلال چیست؟
شیرین شمس: حجاب اجباری صرفاً یک پوشش نیست، بلکه سمبل عریان حاکمیت ایدئولوژی اسلامی و نشانه مالکیت حکومت بر بدن و افکار و زندگی زنان است. حجاب اجباری نماد سلطه رژیم نهتنها بر نیمی از جامعه بلکه بر کل جامعه است. لغو عملی آن که به یمن انقلاب زن زندگی آزادی و به پشتوانه بیش از چهار دهه مبارزه مستمر زنان صورتگرفته، و درحالیکه کماکان رژیم بر سر کار است، به معنای فروپاشی یک رکن اساسی از سازوکار سلطه جمهوری اسلامی است. این دستاورد بزرگی است و نشان میدهد قدرت مردم و در صف مقدم قدرت زنان توانسته بر قدرت حاکم غلبه کند و خاکریز حجاب را از چنگ حکومت دربیاورد. این دستاورد باید پاس داشته شود. درعینحال، اعتراض زنان هرگز صرفاً حول «بیحجابی» شکل نگرفت.
اعتراض زنان همواره علیه کلیت رژیم بوده و هست، اما نقطه جدالهای تنگاتنگ سر مسئله حجاب رخ داد و بالاخره زنان شکست ایدئولوژیک سختی به رژیم تحمیل کرده و عملاً مشروعیت رژیم را حتی در سطح جهانی زیر سؤال بردهاند. اما میخواهم به شعار این انقلاب که زن زندگی آزادی است هم تأکید کنم؛ شعاری که میگوید مسئله بر سر رهایی زن است از تمامی مصادیق آپارتاید جنسیتی، از کنترل، از مذهب و حکومت اسلامی و اسلام سیاسی، و از هر شکل ارتجاع و هر شکلی از سرکوب جنسیتی. مسئله بر سر حق حیات و یک زندگی شایسته انسان قرن ۲۱ امی است که از اکثریت مردم ایران سلب شده است. مسئله بر سر دستیابی به آزادی جهانشمول است که مردم در زندانی به وسعت ایران که رژیم اسلامی ساخته سالهاست از آن محروماند.
تا این انقلاب بهتمامی اینها دست نیابد، همچنان ادامه دارد و خواهد داشت؛ و این یعنی سرنگونی رژیم باید صورت بگیرد. اما اینکه امروز خیابانها آرامتر به نظر میرسد، نه به معنای دستکشیدن از ادامه مبارزه انقلابی، بلکه بازتاب یک توازن موقت قوا و استراتژیهای متنوع و مختلف انقلاب زن زندگی آزادی است که گاهی شاید با چشم هم حتی دیده نشود؛ بنابراین، استدلالی که «چون بیحجابی در حال گسترش است، دیگر اعتراضی نیست» سطحی است؛ زیرا زنان، جامعه و اساساً این انقلاب به کمتر از سرنگونی رژیم و فراتر از آن برقراری برابری واقعی، پایان سلطه پدرسالاری و مردسالاری و دینی، دستیابی به آزادی سیاسی و اجتماعی، مدرنیسم و سکولاریسم، امنیت و رفاه همگانی رضایت نخواهد داد.
انترناسیونال: تردیدی نیست که در آینده نزدیک مجدداً شاهد برآمد دیگری از اعتراضات خیابانی خواهیم بود. به نظر شما آیا در این اعتراضات باز هم شاهد حضور پررنگ زنان در عرصههای مختلف خواهیم بود؟ آیا خصلت زنانه انقلاب همچنان پررنگ و برجسته خواهد بود؟
شیرین شمس: هرچند اشکال مبارزه و اعتراض در گذر زمان تغییر میکند، اما تردیدی نیست که زنان همچنان یکی از موتورهای اصلی هر برآمدی در آینده خواهند بود. چراکه مسئله زنان در ایران نه صرفاً یک معضل اجتماعی، بلکه گرهگاه اصلی مشروعیت سیاسی رژیم و شاخصترین معیار آزادی و برابری در جامعه است. خصلت زنانه انقلاب ۱۴۰۱ به این معناست که هیچ تحول سیاسی در ایران بدون آزادی زن کامل نخواهد بود و جامعه را نمایندگی نخواهد کرد. از همین رو، حضور زنان نهتنها پررنگ باقی خواهد ماند، بلکه الهامبخش و نیروی محرکه و کماکان سازماندهنده سایر طیفهای جامعه و تصمیمگیرندگان در سطح کلان سیاسی نیز خواهد بود. آینده اعتراضات، همچنان آیندهای زنانه است؛ زیرا آزادی زن در ایران معادل آزادی کل جامعه است.
شهریور ۱۴۰۴ – سپتامبر ۲۰۲۵