به مناسبت روز جهانی آتئیستها
۲۳ مارس یا ۴ فروردینماه، به عنوان روز جهانی آتئیستها (Atheist Day) نامگذاری شده است. تا جایی که به تاریخچه این روز برمیگردد، به نظر میرسد که شروع ماجرا مربوط میشود به داستان یک شوخی آوریل که در سال ۲۰۰۳ در اینترنت پخش شد. داستان در مورد مردی بود که میخواست از دولت شکایت کند. این دادخواست خیالی یک دلیل ساده داشت، اینکه چرا همانطور که هر دینی روزی برای خود دارد، روز آتئیستها وجود ندارد. از آن پس بود که روز ۲۳ مارس به صورت گسترده در سراسر دنیا مورد توجه آتئیستها قرار گرفت. گفتنی است چند سال بعد نیز ۶ ژوئن به عنوان روز جهانی افتخار به آتئیست بودن (Atheist Pride Day) به رسمیت شناخته شد تا خداناباوران دو روز را برای همبستگی جهانی خود علیه مذهب و حکومتهای مذهبی گرامی بدارند.
در چنین روزی جا دارد نگاهی داشته باشیم به آتئیسم و به طور کلی جنبش ضددین در ایران که در آن مخصوصا در بین جوانان، یک گرایش و جنبش قدرتمند “آنتی تئیستی” وجود دارد. در ابتدا باید تاکید داشت، بر خلاف بسیاری از کشورهای دنیا که خداناباوری، آتئیسم یا حتی فعالیت علیه خدا و دین بیشتر به حوزه اعتقادات، آزادی بیان، نقد خرافات و مواردی این چنین مربوط میشود، در ایران مساله وجود مذهب و مخالفت با مذهب یک امر تماما سیاسی و بستر کشاکشهای عظیمی در سطح جامعه است.
به گونهای که در یک طرف با حکومتی روبرو هستیم که اسلام، خرافه، شرع و احکام دینی مبنای هویتیاش را تشکیل میدهند و هر روز ماندگاریاش در قدرت سیاسی منوط به تحمیل مذهب بر تمامی ابعاد زندگی خصوصی و اجتماعی افراد است. از طرف دیگر با جامعهای روبرو هستیم که مذهب را در تمامی ابعاد سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، اخلاقی و اجتماعیاش تاب نمیآورد و جنبشی قدرتمند علیه مذهب، اسلام سیاسی و حکومتهای دینی در ایران پدید آمده که این جنبش از متغیرهای اصلی در معادلات کلان سیاسی جامعه محسوب میشود.
گرچه جنبش ضددین در ایران با جمهوری اسلامی شروع نمیشود و تاریخچه آن در مقیاسی اجتماعی را میتوان از دوران مشروطه و در تقابل نیروهای پیشرو با حکومتهای قاجار و پهلوی هم جستجو کرد، اما با حاکم شدن جمهوری اسلامی این جنبش ابعادی بسیار وسیعتر پیدا کرد، رادیکالیسم آن بیشتر و بیشتر شد و طیفهای گسترده و متنوعی از تودههای مردم را در خود جای داد. امروز ضدیت با خدا، دین، خرافه و حکومتهای دینی در هر شکلی که باشند، از ویژگیهای خصلتنمای جامعه ایران است؛ تا جایی که بدون هیچ اغراقی، جامعه ایران را میتوان در زمره ضددینترین جوامع کنونی دنیا جای داد.
در سالیان اخیر و به ویژه با عروج اعتراضات سراسری و سپس آغاز انقلاب زن زندگی آزادی، جنبش ضددین در ایران از پیش هم قویتر شد و به یکی از جبهههای اصلی نبرد مردم و به ویژه زنان و جوانان با جمهوری اسلامی تبدیل شد. مدرنیسم و خلاصی فرهنگی جوانان و زنان ایران، ستونهای جنبش ضددین در ایران هستند که اساسا یکی از وجوه اصلی و موتور محرکهای در انقلاب زن زندگی آزادی هستند. یک بعد درخشان انقلاب زن زندگی آزادی، خیز برداشتن برای ایجاد یک رنسانس فرهنگی اجتماعی در ایران است که یک سر آن بر میگردد به دینزدایی از سطح جامعه و تبدیل کردن مذهب به یک عقیده شخصی بدون تحمیل به دیگران، به گونهای که شهروندان این حق را دارند که در میان بیشمار عقاید و جهانبینیهای دیگر به آن باور داشته باشند.
در نتیجه چنین مختصات نسبتا پیچیده اجتماعی-سیاسی که مذهب در جامعه ایران به خود میگیرد، هر چه بیشتر جنبش ضددین را با جنبش برای سرنگونی جمهوری اسلامی پیوند میزند؛ به گونهای که تعیین تکلیف نهایی با مذهب در ایران، در تحلیل نهایی گره میخورد به مساله سرنگونی حکومت و پیروزی انقلاب زن زندگی آزادی. از این رو، سازمان جوانان کمونیست همه آتئیستها و فعالین جنبش ضددین را فرا میخواند که حضور دخالتگر، سازمانیافته و متشکل خود در مبارزات سیاسی علیه حکومت را بیش از پیش گسترش دهند و برای خلاصی از شر اسلام سیاسی و مذهب به طور کل، به فعالین پیگیر انقلاب زن زندگی آزادی و عوامل تاثیرگذار پیروزی آن بدل شوند.
سازمان جوانان کمونیست
۴ فروردین ۱۴۰۲
۲۳ مارس ۲۰۲۴