شنبه, آگوست 2, 2025
اصلیاطلاعیه‌هاسازمان جوانان کمونیستجمهوری اسلامی در بن‌بست استراتژیک

جمهوری اسلامی در بن‌بست استراتژیک

شکست سخت‌افزاری، بحران نرم‌افزاری، و فروپاشی محتوم

جمهوری اسلامی امروز در بدترین و شکننده‌ترین موقعیت استراتژیک خود در چهار دهه اخیر قرار دارد؛ موقعیتی که در آن نه راه پیش دارد و نه راه پس. بن‌بستی که در آن، هم ستون‌های سخت‌افزاری نظام یکی‌یکی فرو ریخته و می‌ریزند، و هم ایدئولوژی نرم‌افزاری‌اش زیر ضربات بیرونی و درونی فرومی‌پاشد.

الف: نابودی و ناکارایی ساختار نیابتی
برای دهه‌ها، جمهوری اسلامی با تکیه بر شبکه‌ای از نیروهای نیابتی در منطقه تلاش کرد ضعف درونی خود را با صدور بحران به خارج از مرزها جبران کند. اما امروز این ساختار نیابتی، یکی‌یکی در حال درهم شکستن است:

حماس پس از جنگ غزه، به‌طور بی‌سابقه‌ای تضعیف شده و وجهه‌اش نزد افکار عمومی عرب و جهان در حال سقوط آزاد است.
حزب‌الله لبنان در تله‌ی درگیری نظامی با اسرائیل گرفتار شده، بدون آنکه بتواند به یک پیروزی استراتژیک دست یابد.
نیروهای نیابتی در عراق زیر فشار موجود و از بین رفتن موقعیت قبلی جمهوری اسلامی، در حال خلع سلاح تدریجی هستند.
حوثی‌ها در یمن هرچند هر‌از‌گاهی با شلیک موشک به سمت اسرائیل یا کشتی‌ها عرض اندام می‌کنند، اما کارایی قبلی خود را از دست داده اند.
و مهم‌تر از همه، سرنگونی حکومت بشار اسد در سوریه به منزله سرنگونی جمهوری اسلامی و نیروهایش در سوریه هم بوده و ضربه‌ی مهلکی به جمهوری اسلامی و نیروهای نیابتی‌اش از نظر سیاسی و نظامی و منطقه‌ای وارد کرده است.

ب: حملات مستقیم به جمهوری اسلامی در ایران: پایان مصونیت استراتژیک
فراتر از نیابتی‌ها، خود جمهوری اسلامی هم، دیگر از ضربات مستقیم در امان نیست. حملات نظامی اسرائیل به جمهوری اسلامی در عمق خاک ایران (از جمله به مراکز نظامی، امنیتی‌اطلاعاتی و سیاسی) و کشتن مقامات ارشد جمهوری اسلامی و ضربات سهمگین به حکومت، نشان داد که دوران “مصونیت منطقه‌ای” تمام شده. نه پدافند هوایی کارآمدی باقی مانده، نه پروژه اتمی، نه توانایی و مشروعیتی برای واکنش نظامی.

ج: ایدئولوژی در بحران: شکست نرم‌افزار جمهوری اسلامی
در کنار سقوط سخت‌افزارهای نظام اسلامی، ایدئولوژی جمهوری اسلامی هم، دیگر جواب نمی‌دهد. شعارهای “مرگ بر آمریکا”، “مرگ بر اسرائیل” و “غرب‌ستیزی”، که زمانی ستون‌های تبلیغاتی رژیم بودند، اکنون به مانعی استراتژیک برای بقای خود نظام تبدیل شده‌اند. سخنان اخیر ترامپ حاوی یک پیام روشن بود:

اگر جمهوری اسلامی خواهان بقای خود است، باید این شعارها را کنار بگذارد. اما جمهوری اسلامی نه می‌تواند این شعارها را کنار بگذارد، نه می‌تواند به آنها ادامه دهد. کنار گذاشتن شعارها به معنای تسلیم ایدئولوژیک و فروپاشی درونی است. ادامه دادن‌شان نیز به معنای برخورد سخت دولت‌ها با این رژیم. این همان بن‌بست مرگبار جمهوری اسلامی است.

د: تشتت داخلی؛ آغاز فروپاشی از درون
در این شرایط، داخل نظام هم نشانه‌های واضح تشتت و سردرگمی دیده می‌شود. از سکوت، پنهان شدن زیرِ زمین در پناهگاه و ناپدید‌شدن خامنه‌ای گرفته تا اختلافات در بدنه‌ی سپاه و رژیم، بی‌عملی در برابر حملات خارجی، و بحران در دستگاه دیپلماسی، همگی نشان از این دارد که جمهوری اسلامی دچار فروپاشی درونی شده است.

ه: رژیمی که پایانش آغاز شده
جمهوری اسلامی دیگر نمی‌تواند با “نیروهای نیابتی”، “رویکرد غرب‌ستیزانه و شعارهای ایدئولوژیک”، “ترور و تبلیغات” و “نیروی سرکوب” خود را نجات دهد؛ نه قدرت جنگ دارد، نه توان مذاکره؛ نه جایگاهی در بین مردم در داخل کشور دارد، نه اعتبار بین‌المللی؛ و این یعنی:
پایان جمهوری اسلامی فقط یک احتمال نیست؛ یک روند در حال تحقق است.
جامعه‌ی ایران، با اتحاد، سازماندهی و هجوم انقلابی و توده‌ای، می‌تواند این روند را به سرانجام برساند.

کیان آذر
۱۹ تیر ۱۴۰۴
۱۰ ژوئیه ۲۰۲۵

مطالب مرتبط

درباره ما