علی خامنهای، روز چهارشنبه ۲۵ تیر ۱۴۰۴، اولین سخنرانی علنی خود بعد از شکست جمهوری اسلامی در جنگ ۱۲ روزه با اسرائیل و ضربههای متعدد داخلی و بینالمللی را ایراد کرد. بازگشت او روی صحنه، نه فقط تلاشی برای اثبات این ادعا بود که خامنهای از نظر سیاسی هنوز نمرده، بلکه پیامی بود برای حامیان درونساختاریاش که ما هنوز اینجاییم و دست از سر این جامعه برنمیداریم. اما محتوای این سخنرانی، چیزی جز فرار به جلو، توهین به مردم، تهدید معترضان و تکرار شکستخوردهترین سیاستهای منطقهای جمهوری اسلامی نبود.
۱. خامنهای باز دیگر مردم معترض را “اراذل و اوباش” خواند
او صراحتاً اعتراضات اجتماعی را پروژه دشمن خواند و گفت: «[با حمله اسرائیل میخواستند] مزدوران از سلطنتطلب و منافق تا اراذل و اوباش را به میدان آوردند تا کار نظام را تمام کنند.» این ادبیات نه فقط نفرتپراکنی علیه میلیونها انسان معترض است، بلکه نشاندهنده ترس نظام از برقرار شدن پیوند میان خشم اجتماعی و بحران سیاسی پس از جنگ است. خامنهای میداند که اگر جنگ طولانیتر میشد، جامعه در بسیاری از شهرها منفجر میشد. پس امروز، با همین واژهها میخواهد مردم را تهدید کند؛ چون دیگر هیچ مشروعیتی برای خاموش کردن صدای مردم ندارد، جز دروغ، باتوم، زندان و اعدام.
۲. تاکید بر آمریکاستیزی و آرمان نابودی اسرائیل
در حالی که ترامپ اخیرا خواستار تسلیم کامل و ترک مخاصمه جمهوری اسلامی با آمریکا و اسرائیل شده بود، خامنهای در بخش دیگری از سخنرانیاش، اسرائیل را «سگ زنجیری آمریکا» نامید و از یک «ضربه حساس» به آمریکا گفت؛ یعنی مخابره این پیام که در جمهوری اسلامی به پاشنه قبلی میچرخد و توهمی به توافق و پذیرش شروط آمریکا نداشته باشید. در همین حال، خواستار پیگیری «جنایات اسرائیل در دادگاههای داخلی و بینالمللی» شد. این لفاظی جنگطلبانه دیگر در داخل جامعه و منطقه خریداری ندارد. جامعه ایران امروز بیش از هر زمان میداند که دشمن واقعی، نظامی است که کشور را به باتلاق جنگ کشاند، زیرساختهای اقتصادی را نابود کرد، و همهچیز را فدای شعارهای ضدآمریکایی و ضداسرائیلی کرد.
۳. تاکید بر اتحاد دروغین “ملت ایران” در جنگ دوازده روزه
او مدعی شد «ملت با جهتگیریهای گوناگون سیاسی و وزنهای مختلف مذهبی» کنار نظام ایستادند. آیا منظورش همان اصلاحطلبانیست که بهزور سانسور و بزدلی سکوت کردهاند؟
آیا منظورش همان اصولگرایانیست که یا غرق فسادند یا سردرگم از سقوط مشروعیت؟ یا شاید همان مردمی که بهگفته خودش «اراذل و اوباش»اند و در خیابانها شعار میدهند: «خامنهای قاتله، ولایتش باطله»؟ خامنهای دروغ میگوید؛ نه مردم، نه حتی اکثر مسئولان حکومتی دیگر با این کشتی سوراخ همراه نیستند.
۴. دستور برای پیگرد و قاطعیت قوه قضائیه
او تأکید کرد که «یقه جنایتکار را ول نکنید» و حتی اگر ۱۰ سال طول بکشد، باید پیگیری شود. خامنهای بار دیگر دستگاه فاسد قضایی را مأمور انتقامگیری سیاسی کرد.
علی خامنهای امروز در حالی تهدید به تلافی و ضربه به آمریکا میکند که جمهوری اسلامی حتی نتوانست از یک جنگ ۱۲ روزه علیه خودش نجاتی آبرومندانه پیدا کند. در عین حال، تحریمها شدیدتر، انزوا بیشتر و بیاعتمادی منطقهای گستردهتر شده. خامنهای هنوز این توهم را دارد که با ادبیات تهدید و لفاظی میتواند سکان هدایت جمهوری اسلامی را بر عهده گیرد؛ اما فقط حکومت را به سوی فروپاشی اقتصادی، درگیریهای منطقهای و انزوای جهانی میبرد.
سخنرانی امروز خامنه ای، سند بنبست رژیمی است که حیاتش را در سرکوب و جنگطلبی میبیند. پاسخ ما به این سخنرانی، اعلام صریح سرنگونیطلبی و دعوت جامعه به مبارزه است. تا وقتی خامنهای حرف میزند، جنگ، فقر، زندان و نفرت ادامه دارد. ما برای آیندهای بهتر بدون جمهوری اسلامی، بدون سرکوب، بدون جنگ، ایستادهایم و مبارزه را پیش میبریم تا سرنگونی کامل و انقلابی جمهوری اسلامی.