جمهوری اسلامی هیچگاه چنین مستاصل، بیافق، شکننده و ناتوان نبوده است. بحران مزمن اقتصادی، اجتماعی و سیاسی جمهوری اسلامی که امروز به بن بست و ورشکستگی کامل رژیم منجر شده است، با شکست های پیاپی در استراتژی بقاء رژیم از طریق بسیج تروریسم اسلامی در منطقه همراه شده و مساله بود و نبود را جدی تر از همیشه در برابر جانیان حاکم بر ایران قرار داده است. رژیم در تامین ابتدایی ترین نیازهای جامعه نظیر آب، برق، نان، دارو و سوخت ناتوان است، و در عین حال در مقابله با مردم معترض ابزارهای سرکوب و کنترل خود نظیر حجاب، زندان، اعدام و رجزخوانی های اسلامیستی را نیز هر روز ناکارآمدتر و ضعیف تر می یابد. روحیه صفوف نیروهای انتظامی و قوای سرکوب رژیم نازل تر از همیشه است و دامنه تفرقه، تشتت و تمرد از بالا تا پایین جمهوری اسلامی به طور روز افزونی غیر قابل مهار تر میشود.
عامل اصلی راندن جمهوری اسلامی به موقعیت روبه سقوط امروز، بی تردید انقلاب زن زندگی آزادی ١٤٠١ و تداوم آن در عرصه های مختلف مبارزاتی و در قامت جنبش هایی سازمانیافته، متعین و بالنده در داخل و خارج کشور است. درست در نقطه مقابل جمهوری اسلامی که از هر جهت تضعیف شده است، کارگران، زنان، دانشجویان، معلمان، بازنشستگان و سایر اقشار مردم ایران در قالب جنبش های گوناگون نظیر جنبش معیشت و رفاه، جنبش لغو حجاب و آپارتاید جنسیتی، جنبش دادخواهی، جنبش علیه اعدام، جنبش آزادی زندانیان سیاسی، جنبش رنگین کمانی ها و غیره خود را بیشتر و بهتر از هر زمان دیگری متشکل و متعین کرده اند. بر خلاف موقعیت بی افق جمهوری اسلامی که شعارهایش یکی پس از دیگری شکست خورده است، مردم ایران با شعار زن زندگی آزادی و برپایی “اولین انقلاب زنانه تاریخ” چشم انداز شورانگیز و امیدبخشی در برابر خود، مردم منطقه و بشریت گشوده اند. درست برعکس جمهوری اسلامی که با تشتت روزافزون درون صفوف خود روبروست، مردم ایران از سنندج تا تهران و از تبریز تا اهواز و زاهدان وحدت و همبستگی بی نظیری را حول “آزادی و برابری” و “زن، زندگی، آزادی” به نمایش گذاشته اند.
این ویژگی اوضاع سیاسی کنونی ایران، یعنی موقعیت شکننده جمهوری اسلامی از یکسو و موقعیت بالنده جنبش انقلابی زن زندگی آزادی و مبارزه مردم ایران برای سرنگونی جمهوری اسلامی از سوی دیگر، آشکارا یک فرصت تاریخی در برابر جامعه ایران قرار داده است. فرصتی تاریخی برای سرنگون کردن تمام و کمال جمهوری اسلامی و بساط دیکتاتوری و ریشه کن کردن آن به رادیکال ترین شکل ممکن؛ فرصتی برای جدایی کامل مذهب از دولت، درهم شکستن قاطع همه قوای سرکوب و نیروهای مسلح مافوق مردم و محاکمه همه سران و جنایتکاران جمهوری اسلامی، برچیدن همه قوانین مذهبی و ضد زن و برقراری کامل برابری زن و مرد، لغو مجازات اعدام، آزادی همه زندانیان سیاسی و برچیدن همیشگی زندان سیاسی، پایان دادن به هرگونه ستم و تبعیض ملی و مذهبی و جنسیتی و طبقاتی، برقراری آزادی های بی قید و شرط بیان، اجتماع، اعتصاب، تشکل، فعالیت سیاسی و مدنی، و فرصتی برای پایان دادن به فقر و فساد و گرانی و برقراری آزادی و برابری و رفاه برای همه شهروندان.
مردم آزاده ایران!
شرط لازم استفاده بهینه از فرصت تاریخی کنونی و پیروزی بر جمهوری اسلامی، منسجم و متحد شدن و سازمان یابی هرچه گسترده تر صفوف انقلاب است. مضمون رادیکال، چپ و انسانی انقلاب زن زندگی آزادی که در شعارها و منشورها و بیانیه های آن منعکس است، خود بهترین و مساعدترین شرایط برای همراهی و هم رزمی بخش هرچه وسیع تری از فعالین و دست اندرکاران انقلاب و جنبشهای اعتراضی جاری را در تشکلها و شبکه های سراسری هر چه گسترده تر فراهم آورده است. حزب ما با تمام قوا برای سازماندهی اجتماعی صفوف انقلاب، ایجاد اتحاد و همبستگی هرچه گسترده تر فعالین زن زندگی آزادی در سراسر ایران و در خارج از کشور، و تدارک و سازماندهی وارد کردن ضربات نهایی برای سرنگونی جمهوری اسلامی تلاش میکند. ما دست همه همگامان و همراهان در این راه را به گرمی میفشاریم.
پلنوم کمیته مرکزی حزب کمونیست کارگری ایران
١٣ بهمن ١۴۰٣، ١ فوریه ۲۰۲۵