شریفه محمدی، زن جوان و کارگری که دوازدہ سال قبل عضو تشکل علنی کارگری بودہ و از وضع زندگی خود و ھم طبقهایهایش ناراضی و به حاکمیت سراسر فاسد و اختلاسگر و جنایتپیشه معترض است، دستگیر شده و پس از ھفت ماہ بازداشت و شکنجه و تهدید، برای او حکم اعدام صادر میکنند.
این حکومت از مادر جوانی که تربیت و نگهداری کودک و مشغله کاری و گرانی مایحتاج و کرایهخانه به او فرصت پرداختن به ھیچ کار دیگری را نمیدھد، چنان میترسد که این فعال کارگری را دشمن خطرناک خود دانسته و میخواھد او را از سر راہ بردارد.
جمهوری اسلامی آن چنان سست و بیپایه بودہ و ترس از فروپاشی او را کر و کور و ھار کردہ که حتی عاقبت کارش هم نمیاندیشد. این قاضیھای مغرور و جاھل نمیاندیشند که این شخصی که دارد بیگناہ اعدام میشود تنها نیست و صدھا دوست و آشنا و خویشاوندی ھم دارد. صدور این حکم همه آنها را از حکومت متنفر کردہ و چه بسا دشمنی خطرناکتر از مقتول برای خود و خانوادہ خود و برای حکومت خود ایجاد میکند.
من به عنوان یک کارگر اخطار میدھم، با دستگیر و زندانی و اعدام کردن دہھا و صدھا فعال کارگری هم نخواھید توانست از دست میلیونها کارگر ناراضی و معترض جان سالم به در ببرید. ما ترس و وحشت را در رفتار و کردارتان میبینیم و بهتر است فکر دیگری به حال خودتان کنید.
کشتار، اعدام و زندان راہ بقای ھیچ حکومتی نبودہ و نخواھد بود. ما خواھان آزادی ھر چه سریعتر شریفہ محمدی و سایر فعالان کارگری ھستیم.
نابود باد ریشه ظلم و نابرابری و جهالت
برچیدہ باد ریشه اعدام و کشتار در جهان
نورایی، کارگر معترض از ایران
تیر ۱۴۰۳