بالاخره پس از یازده روز نبرد میان مخالفین و نیروهای نظامی بشار اسد، دولت سوریه در بامداد یکشنبه ۱۸ آذرماه با اعلام رسمی شکست، سرنگون شد. طبعا تحولات آتی در سوریه بسیار پیچیده و تابعی از متغیرهای بسیاری است که اینجا مورد بحث نیست؛ اما تا همین جا، سرنگونی رژیم بشار اسد که به همراه پدرش حافظ اسد مجموعا ۵۳ سال دیکتاتوری خونین در این کشور بپا کرده بودند، پیروزی بزرگی برای مردم سوریه و تمام کسانی است که در نیم قرن گذشته در این کشور قربانی جنگ، ترور، سرکوب و آوارگی شدند. سرنوشت خانواده اسد، درس عبرتی است برای همه دیکتاتورها در منطقه و جهان. با این وجود در مقطع کنونی، نقش مردم و نیروهای آزادیخواه، مترقی و پیشرو سوریه حساسیتی تاریخی دارد که اجازه ندهند نظامی واپسگرا و متشکل از تروریستهای اسلامی، جایگزین دیکتاتوری شوند که تازه پس از نیمقرن از دست آن خلاص شدهاند.
در عین حال سقوط دولت بشار اسد، ضربه سنگینی به حامی اصلی او یعنی نظام جمهوری اسلامی است؛ جبهه به اصطلاح «مقاومت» که سرش در تهران است، پس از آنکه در یکسال گذشته بازوهایش در غزه، لبنان و تا حدی یمن و عراق قطع شد، با سرنگونی رژیم اسد، قلب تپنده خود در سوریه را هم از دست داد. فرار نیروهای نظامی حکومت از سوریه و تسخیر کنسولگری و سفارتخانهاش در حلب و دمشق، نمادهایی از شکست تمامعیار پروژه جنگهای نیابتی جمهوری اسلامی در منطقه است. اکنون فقط یک جنگ برای خامنهای باقی مانده، جنگ با مردم ایران؛ مردمی که حتی پیش از پیروزی پرچم انقلابشان را با شعار «زن زندگی آزادی» بلند کردهاند.