برگزاری کنسرتها در شهرهای مختلف این روزها به یک پروژه کلان برای جمهوری اسلامی تبدیل شده؛ پروژهای با صحنه گردانی اصلاحطلبان که بیش از پیش رنگ و بوی حکومتی گرفته است. حکومت میخواهد با ژست شادی، رقص و موسیقی نشان دهد که گویا جامعه و حکومت به آشتی رسیدهاند و فاصلهها در حال پر شدن است؛ تلاشی که پس از شکست سخت جمهوری اسلامی در جنگ با اسرائیل شتاب بیشتری گرفته تا دل جامعه را بهظاهر به دست بیاورد و به خیال خام خود از شدت خشم و نفرت جامعه، بکاهد.
اما پشت پرده این نمایش چیز دیگری است. در همین کنسرتها همچنان تفکیک جنسیتی، حجاب اجباری و ممنوعیت اجرای زنان وجود دارد؛ خوانندگان زن به جرم اجرا بازداشت و روانه زندان میشوند و محدودیتهای سرکوبگرانه اصلی، مثل روز اول جمهوری اسلامی پابرجاست.
این کنسرتها نه نشانه آزادی و اصلاح نظام، بلکه بخشی از پروژه تبلیغاتی کل نظام برای فریب افکار عمومی هستند و شرکت در آنها عملاً همکاری با حکومت و نظام ضدانسانی جمهوری اسلامی است و همین دلیل باعث میشود که از سوی زنان، جوانان و جامعه معترض و فعالین سیاسی بایکوت و افشا شوند.
همین لغو و افشای کنسرتهای حکومتی توسط مردم سرنگونیطلب، چنان به مقامات و رسانههای جمهوری اسلامی خصوصا اصلاحطلبان فشار آورده که در جریان لغو کنسرت همایون شجریان، سرنگونیطلبان را دشمن مردم ایران خواندند و کل داستان لغو کنسرت رو پروژه مشترک «براندازان و اصولگرایان» دانستند.