سهشنبه شب اول مهر ۱۴۰۴ علی خامنهای در سخنرانی تلویزیونی خود اعلام کرد که «غنیسازی را متوقف نمیکنیم»، «مذاکره با آمریکا بنبست محض است» و «ملت توی دهان کسی میزند که بگوید غنیسازی نداشته باشید».
زمان این سخنرانی معنادار بود؛ تنها یک روز پیش از سخنرانی پزشکیان در سازمان ملل و چند ساعت پس از سخنان ترامپ. خامنهای عملاً هرگونه بحث داخلی درباره امکان مذاکره با آمریکا و عقبنشینی هستهای را بست و خط نهایی جمهوری اسلامی را مشخص کرد؛ پاسخی از یک سو به معترضین درون نظام، و از سوی دیگر به اروپا، آمریکا و جامعه بینالمللی.
او علاوه بر رد مذاکرات، بهطور علنی ادعا کرد که آمریکا، اسرائیل و غرب با حمایت از اعتراضات و گروههای مخالف درون ایران، در پی سرنگونی جمهوری اسلامیاند و حتی جنگ ۱۲ روزه با اسرائیل را نیز بخشی از همین پروسه معرفی کرد. این بخش از سخنانش پیامی مستقیم به حامیان سیاسی و مذهبی رژیم بود؛ میخواهند جمهوری اسلامی را سرنگون کنند اما با وجود فشارها به راه خود ادامه میدهیم و سرنگون نمیشویم. خامنهای میخواست به مردم ایران، آمریکا و غرب و جهانیان القا کند که نظامش ماندنی است و مسیر «استقامت» را ادامه خواهد داد، هرچند هزینه آن فزاینده باشد.
اما پشت این نمایش تسلیمناپذیری، بحران عمیقتری آشکار است. تأسیسات هستهای رژیم هدف بمبهای سنگرشکن قرار گرفته، تحریمهای جهانی در آستانه بازگشت و مکانیسم ماشه تا چند روز دیگر رسما فعال میشود و حلقه فشار اقتصادی و سیاسی بر جمهوری اسلامی را تنگتر خواهد کرد. جمهوری اسلامی نه میتواند از برنامه هستهای عقبنشینی کند، نه قادر است امنیت آن را حفظ کند.
شعار «هرگز تسلیم نمیشویم» در واقع پوششی برای هراس و بنبست استراتژیک است؛ تلاشی برای به تعویق انداختن سقوط و سرنگونی، در شرایطی که صدای خرد شدن استخوانهای جمهوری اسلامی هر روز بلندتر شنیده میشود.
