طی هفته گذشته شاهد اعتراضات مردمی همزمان با عیان شدن بحران انرژی بودیم. بحرانی که هیچ شباهتی به یک بلای طبیعی ندارد و هرآنچه هست، مسئول اول و آخر آن را مردم به خوبی میشناسند. به همین دلیل، اعتراضاتی را تدارک میبینند که هرچند در مرحله کنونی وارد فاز سراسری نشده، اما از همین حالا میتوان خصلتهای سرنگونیطلبانه و سراسری در آن دید:
۱. تجمعات اعتراضی شهری در اردکان، شهرری، تهران و بهارستان که باتوجه به اعلام رسمی سخنگوی دولت (فاطمه مهاجرانی)، مبنی بر ادامهدار بودن روند بیآبی و بیبرقی، این تجمعات بیشباهت به مراحل آغازین اعتراضات آب در خوزستان و اصفهان در سالهای گذشته نیستند. از طرف دیگر شعاردهی شبانه در تهران و کرج با محورهای سرنگونیطلبانه به خوبی موضع واقعی و عمیق مردم را در این باره نشان میدهد.
۲. دخالتگری دانشجویان و دانشآموزان علیه وضعیت غیرقابل تحمل بیآبی و بیبرقی. در خوابگاه دانشگاه بهشتی و در مدارس آبادان و شادگان، دانشجویان و دانشآموزان با شعاردهی و بالا بردن نوشتههای اعتراضی و بیانات مطالباتی نشان دادند با ادامه این بحران، سکوت معنا ندارد.
این رویکرد اعتراضی، افق دخالتگری سایر بخشهای جامعه را پیش رو قرار میدهد. معلمان، بازنشستگان، کارگران و کادر درمان صفوف بعدی از مردمی هستند که با این کیفیت، به این اعتراضات میپیوندند.
بنا بر رویکرد جمهوری اسلامی نسبت به «بحرانهای» مختلف، میتوان گفت راهکار میانمدت و بلندمدتی برای حل این مشکل در چشمانداز جمهوری اسلامی وجود ندارد.
درباره این موضوع هم، مانند دیگر معضلها، حکومت چاره و راهکاری جز سرکوب و راه حل سرکوبگرانه را پیش نگرفته. از مانورهای نیروی سرکوب در کف خیابانها طی هفتههای گذشته گرفته تا ایجاد تفرقه بین مردم در شهرهای اصفهان و یزد در ماههای گذشته!
سبحان کاظمی
۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۴