در حالیکه جمهوری اسلامی پس از شکست تحقیرآمیز در جنگ با اسرائیل، با روایتسازی مشغول نجات و بازسازی وجههی خود است، علی افشاری، اطلاحطلب دیروز، شمشیر را برای مخالفانی که در برابر حمله اسرائیل کنار رژیم نایستادند، از رو بسته است.
وی به جای مقابله با رژیم اسلامی، پس از دو هفته کمپین علیه آنچه «کودتای خارجی آمریکا و اسرائیل» خوانده بوده، خواستار «پاکسازی ویروس خیانت از پیکره ملت ایران» شد. او طیف گستردهای از مخالفین جمهوری اسلامی که گفته بودند «این جنگ، جنگ ما نیست» را «ستون پنجم اسرائیل» خواند، خواستار طرد «خائنان و جاسوسان» شد و اعلام کرد که «عرصه سیاسی و مدنی ایران باید از خائنان و وطنفروشان پاک شود».
او البته با تاکید بر اینکه تردیدی ندارد که «مجازات سیاسی و یا حقوقی خائنان» نباید مجازات اعدام باشد، نه مشخص کرد آن دادگاه صالحه بررسی پرونده این «خائنین و جاسوسان» کیست و کجاست و از آن مهمتر، اصلا «پاکسازی» آنها یعنی چه؟ اما تا همین حد کافی بود که جمهوری اسلامی پیام ایشان را دریافت کند و عزتاله ضرغامی، چهره امنیتی-نظامی و سیاسی رژیم در صدا و سیمای حکومت ظاهر شود و مشخصا علی افشاری را بابت مواضعاش مورد تمجید و تحسین قرار دهد.
اما علی افشاری فقط یک نفر نیست؛ او نماد جریانی سیاسی شامل طیف گستردهای از نیروهای مختلف است که شاید بتوان آنها را در رده جنبش ملی-اسلامی دستهبندی کرد؛ جنبشی که با شعار «دفاع از میهن و وطنپرستی» در بزنگاههای حساس تاریخی، رسما کنار جمهوری اسلامی میایستد، مخالفان سیاسی و مردمی را میکوبد؛ و با هر نیتی که باشد، نقش متناقض “اپوزیسیون وفادار به نظام“ را ایفا میکند.
حمله به کسانی که با ظرافت و دقت بالای سیاسی و با تکیه بر استدلالات روشن در مخالفت با رژیم، شرایط جنگی را محصول سیاستهای جمهوری اسلامی میدانند و تحقق واقعی صلح پایدار و پایان جنگ و خشونت و کشتار را تنها با سرنگونی و نابودی جمهوری اسلامی، قابل تحقق میدانند، اقدامی است فاجعهبار. آنچه امثال علی افشاری در روزهای گذشته انجام دادهاند، چیزی نیست جز ایستادن در کنار جمهوری اسلامی، آن هم در لحظهای تاریخی که فروپاشی کامل آن با چشم غیرمسلح هم به سادگی قابل رویت است.
در عین حال تاکید میکنیم که با نابودی جمهوری اسلامی، تنها جنگ نیست که پایان مییابد؛ بلکه تمامی جنبشها و نیروهای سیاسی در اپوزیسیون هم که نسبت خانوادگی جنبشی با جمهوری اسلامی دارند، به صورت جدی از صحنه اصلی سیاست ایران حاشیهای یا حتی حذف خواهند شد. اگر آغاز حکومت اسلامی با حمایت بخشی از نیروهای سیاسی و مواضع فاجعهبارشان در حمایت از خمینی همراه بود، پایان جمهوری اسلامی هم با برافتادن نقاب از صورت بسیاری چهرهها، فعالین و سازمانهای سیاسی همراه خواهد بود که در واپسین روزها و ماههای سرنگونی، دست به حمایت قاطع از حکومت خامنهای میزنند.
باید در جریان روند سرنگونی جمهوری اسلامی، ما ایرانیان آزادیخواه و سرنگونیطلبان جلوی امثال علی افشاری که همچون آتش به اختیاران جمهوری اسلامی مردم را تهدید میکند، بایستیم و با قدرت خود نشان دهیم که فضای سیاسی کشور، جولانگاه تهدیدکنندگان مردم نیست.
تیر ۱۴۰۴ – ژوئن ۲۰۲۵