صبح ۷ اکتبر ۲۰۲۳، جهان شاهد یکی از تکاندهندهترین خبرها بود. در این روز، گروه تروریستی اسلامگرای حماس همراه با چند گروه جهادی دیگر وابسته به جمهوری اسلامی در غزه، حملهای ناگهانی و چندمحوره به خاک اسرائیل را آغاز کردند.
بیش از ۳۰۰۰ موشک به شهرهای جنوبی اسرائیل شلیک شد و نیروهای مسلح حماس با نفوذ زمینی، هوایی و دریایی به شهرکهای مرزی اسرائیل سرازیر شدند. در کمتر از چند ساعت، بیش از ۱۲۰۰ نفر عمدتاً غیرنظامی، زنان، کودکان و سالخوردگان به قتل رسیدند و حدود ۲۵۰ نفر به گروگان گرفته شدند.
گزارشهای حقوق بشری و شاهدان عینی از اعدامهای میدانی، آزار جنسی و خشونتهای شدید حکایت داشت. این فاجعه نه تنها جهان را شوکه کرد، بلکه زنجیرهای از جنگ و خونریزی را بهدنبال آورد که تا به امروز منطقه را در بحران فرو برده است.
حملهی ۷ اکتبر چنان ابعاد ویرانگری داشت که مناسبات سیاسی و امنیتی خاورمیانه را دگرگون کرد. دولت بنیامین نتانیاهو با استفاده از این حمله بهعنوان بهانه و توجیهی سیاسی و امنیتی، عملیات گستردهای را در خاک غزه آغاز کرد که به تخریب تقریبی کامل این جغرافیا انجامید؛ بیش از ۴۰ هزار نفر کشته و صدها هزار انسان آواره شدند و سرنوشت مردم غزه را به یکی از بزرگترین فاجعههای انسانی قرن ۲۱ بدل کرد.
اما اثرات این روز از مرزهای فلسطین فراتر رفت. جمهوری اسلامی ایران و شبکه نیابتیاش از حزبالله لبنان تا حشدالشعبی عراق و حوثیهای یمن تا دولت بشار اسد، با شدیدترین ضربات نظامی و سیاسی دو دهه اخیر روبهرو شدند. حماس به مرز نابودی رسیده و مشروعیتاش حتی در میان دولتها عربی حامیاش را از دست داده، حزبالله لبنان از رهبران تا ساختارش را از دست داده و زیر فشار همهجانبه برای خلع سلاح است، دولت بشار اسد که مهمترین جز «محور مقاومت» خامنهای بود به زبالهدان تاریخ پیوست، نیابتیها در عراق مهار شده و تحت فشار برای خلعسلاح هستند، حوثیهای یمن هم که ضربات سهمگینی نظامی دریافت کردهاند.
در همین حال، جمهوری اسلامی با بحران مشروعیت سیاسی و جهانی، انزوای بینالمللی و شکست استراتژی «عمق دفاعی» خود مواجه شده است. جنگ ۱۲ روزه اسرائیل با جمهوری اسلامی نیز از پیامدهای حمله هفت اکتبر بود که نابودی تاسیسات راهبردی اتمی، کشته شدن همزمان دهها چهره اصلی و ارشد نظامیاش را در پی داشت و شکست بزرگی را در عرصه امنیتی، راهبرد نظامی و قدرت منطقهای برایش رقم زد. دوازده روزی که رهبر محور مقاومت، علی خامنهای را تا به همین امروز به زندگی زیرزمینی وادار ساخت.
در دومین سالگرد هفت اکتبر، برای تبدیل این دستاوردهای نظامی به نتایج سیاسی، طرح صلح آمریکا روی میز قرار گرفته است؛ طرحی که از سوی آمریکا، عربستان سعودی، پاکستان، مصر و دیگر دولتهای عربی و حتی تشکیلات خودگردان فلسطینی پذیرفته شده و پایان حضور حماس در غزه را رقم میزند. بر اساس این طرح، اداره غزه به نهادی غیرنظامی و چندملیتی واگذار خواهد شد و حماس برای همیشه از ساختار سیاسی فلسطین حذف میشود.
به این ترتیب، حمله ۷ اکتبر که رهبر حماس، یحیی سنوار، آن را «پیروزی مقاومت» میخواند و خامنهای میگفت بوسه بر شانه برنامهریزان آن میزند؛ امروز در واقعیت به خودکشی سیاسی و نظامی حماس، جمهوری اسلامی و نیروهای نیابتیاش تبدیل شده؛ نقطهای که در آن معادلات سیاسی خاورمیانه تغییر کرد و آغازی شد بر روند پایان نیابتیهای جمهوری اسلامی، رویاپردازی هستهای و جنگافروزیهای خامنهای و سپاه در خاورمیانه.