«برخی فعالان در بدنه تشکلهای انقلابی در روزهای نخست ماجرای مهسا امینی دچار سردرگمی و سکوت بودند. زیرا از طرفی به اطلاعیه پلیس در خصوص نحوه مرگ مهسا امینی اطمینان نداشتند. این عدم اطمینان نیز ناشی از تجربه تلخ قبلی در ماجرای علت سقوط هواپیمای اوکراینی بود که معتقدند نظام ابتدا ماجرا را انکار میکرد و پس از چند روز تاخیر، حقیقت ماجرا روشن شد.
از طرفی دیگر نسبت به رویه گشت ارشاد انتقاداتی را در فضای مجازی مطرح کردند و بعضاً خواستار تعطیلی گشت ارشاد بودند. سکوت ادوار موثر تشکلهای دانشجویی و عدم تبیین و روشنگری برای دانشجویان فعال کنونی و بسنده کردن به نفی خشونت از سوی معترضین و حاکمیت و اتخاذ مواضعی همچون «وسط بازی» به معنای اینکه نه در جبهه معترضان هستیم و نه در جبهه حاکمیت که این موضع عموماً از سوی برخی ادوار موسوم به عدالتخواه مطرح شد، باعث شد سردرگمی دانشجویان دوچندان شود.
بروز حوادثی مانند جمعه زاهدان سوژه سازی دشمن پروژه کشته سازی ماجرای دانشگاه شریف و زندان اوین و هجمه سنگین بیسابقه رسانهای، دانشجویان را در موقعیتی قرار داده بود که هیچ دورهای نظیر آن تکرار نشده بود و همه این مسائل در انفعال روزهای نخست دانشجویان موثر بوده است.»
پینوشت: ادبیات متن حکومتی است و عینا از متن اصلی استخراج شده است
