رسانههای حکومتی گزارش کردهاند که سهراب پاکزاد، خواننده مشهور رپ به دلیل اتفاقات «خلاف شئونات اسلامی و مروج فحشا» که در کنسرت اخیر او رخ داده، به دستور مقامات قضایی بازداشت و صفحه اینستاگرامی او هم مسدود شده است. این دستگیری در پی وایرال شدن ویدئو کلیپ کنسرت او مملو از رقص زنان بیحجاب، در شبکههای اجتماعی وایرال شده بود.
گرچه حکومت تلاش دارد که برای بازداشت این خواننده به حال و هوای کنسرت او سرکشی کند، ما و خوانندگان علاقهای به این روایت نداریم و کوشش میکنیم پرده از سیاست استراتژیک رژیم برای حمله به هنرمندان برداریم. به همین منظور در ابتدا نگاهی میاندازیم به گوشهای از کارنامه تاریک حکومت در زمینه سرکوب هنرمندان طی هفتههای اخیر:
۷ فروردین ۱۴۰۴: سهراب پاکزاد، خواننده پاپ بازداشت شد
۱۵ اسفند ۱۴۰۳: حکم شلاق مهدی یراحی، خواننده معروف اجرا شد
۱۱ اسفند ۱۴۰۳: بیتا صادقیان، خواننده زن به دادسرای اصفهان احضار شد.
۱۰ اسفند ۱۴۰۳: هیوا سیفیزاده، خواننده موسیقی سنتی حین اجرای کنسرت بازداشت شد.
۲ اسفند ۱۴۰۳: آرش صیادی، خواننده رپ معروف به ایسین حین اجرای زیرزمینی بازداشت شد.
۳۰ بهمن ۱۴۰۳: توماج صالحی به دلیل انتشار ترانه «تیفوس» محاکمه شد.
۲۴ آذر ۱۴۰۳: پرستو احمدی و دیگر عوامل کنسرت فرضی کاروانسرا بازداشت شدند.
اگر به این موارد بازداشت و احضار هنرمندان کمتر شناخته شده را اضافه کنیم یا دهها مورد مسدود شدن صفحات اینستاگرامی هنرمندان به ویژه خوانندگان زن را هم در این لیست بگنجانیم؛ با این صحنه مواجه میشویم که حکومت جمهوری اسلامی به صورت سیستماتیک، هدفمند، گسترده و با همکاری دستگاههای مختلف سرکوب خود، خوانندگان را مورد هدف قرار گرفته است.
این روند که احتمالا ادامهدار هم باشد، بیش از آنکه نشانه اقتدار دستگاه سرکوب حکومت و تواناییاش برای کنترل جامعه باشد؛ نشانگر درماندگی رژیم در برابر جهش برقآسای جامعه و خصوصا جوانان در عبور از خط قرمزهای فرهنگی، اخلاقی، هنری و ارزشی نظام است. به عبارتی جمهوری اسلامی که روزگاری با انقلاب فرهنگیاش قصد داشت جامعه را اسلامیزه کند، چنان به فلاکت درغلتیده که برای حفظ حداقلی ارزشهای دینی و سنتی خود در سطح جامعه، با این امید که بتواند جامعه را به عقب براند، به بازداشتها، احضارها و کلا سرکوب کور و از سر استیصال خوانندگان روی آورده است.
صحنههایی که این روزها در ایران شاهد هستیم؛ از مراسمهای نوروزی گرفته تا کنسرتها و حتی کف خیابانها، در مییابیم که رقص و پایکوبی و بیحجابی و درهم شکستن دیوار آپارتاید جنسیتی، بصورتی بازگشتناپذیر به سیمای آن جامعه تبدیل شده و دستگاههای سرکوب حکومت هم قوای مقابله با آن را ندارند. چنین موقعیتی، دستاوردی بزرگ برای جامعه است و مشخصا محصول تحولات ساختاری که انقلاب زن زندگی آزادی در سطوح مختلف ایجاد کرده است.
با همه این تفاسیر سازمان جوانان کمونیست بار دیگر بر آزادی فوری و بی قید و شرط همه خوانندگان و خاتمه یافتن تمامی پروندههای قضایی علیه آنها تاکید میکند. در حالی که حکومت برای حفظ آخرین بارقههای ارزشهای فرهنگی خود در جامعه، هنرمندان را هدف قرار داده، حمایت و پشتیبانی تمامقد مردم از این هنرمندان بیش از هر زمانی ضروری است.