آیا جنبش کوییرهای افغانستانی پا گرفته است؟!
با تحویل قدرت سیاسی و اداره افغانستان به گروه تروریستی-اسلامگرای طالبان، در ۲۴ مرداد/اسد برابر با ۱۵ آگوست، که نزدیک به سه سال میشود، شرایط انسانی افغانستان به مرحلهای بحرانی و فاجعهبار وارد شد.
طالبان بر خلاف تعهدات قرارداد دوحه، وارد بزرگ شهرهای افغانستان شدند و همزمان تحریمهای اقتصادی آمریکا، غرب و سازمان ملل برقرار شد و این تحریمها اقتصاد کم جان و ضعیف افغانستان و معیشت اکثریت جامعه را تحت تاثیر قرار داد.
برای درک اهمیت کمکهای بینالمللی بر معیشت روزمره مردم افغانستان، باید اشاره کرد که حدود ۷۵ درصد مردم افغانستان در همین لحظه، نیازمند کمکهای جهانی برای گذران زندگی هستند. بالطبع این شرایط اقتصادی در کنار توحش اسلامی-مذهبی و فکری-فرهنگی رژیم طالبان که زنان، شیعیان، اسماعیلیان، هزارهها و تاجیکها و ازبکها، همجنسگرایان و کوییرها و در یک کلام اکثریت جامعه افغانستان را دیگری و بیگانه میداند، باعث فرار و موج مهاجرت میلیونی نخبگان و مردم عادی به کشورهای همسایه به ویژه ایران و پاکستان شده است.
طالبان اما دشمنی ویژهتری با زنان و افراد رنگینکمانی افغانستان اعمال کرده است که دلیل آن را باید نگاه مذهبی-مردسالار و سلطهگری دانست که پایههای فکری و اعتقادی طالبان بر آن بنا شده است. نگاه زنستیز و فاعلبرتری که تبلور آن در نوع برخورد بسیار خشن و تحقیرآمیز رو به همجنسگرایان، ترنسها و کوییرها خود را به شفافیت نشان میدهد.
طالبان، زنان افغانستان را به شکل آشکاری از همه عرصههای زندگی اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، تحصیلی، شغلی و انسانی حذف کردهاند. هزار روز است که دختران را از تحصیل و مکتب منع کردهاند و شخصیت انسانی و عزت نفس میلیونها دختر را پایمال کردهاند و آنها را در چهاردیواری خانهها حبس کردهاند.
وضعیت تحصیل پسران و مردان جوان نیز تعریفی ندارد و منابع درسی و کتابهای مدارس و دانشگاهها در جهت ترویج عقاید طالبانی تغییر داده شده است و هزاران مدرسه مذهبی در حال ترویج تفکرات طالبانی-تروریستی هستند و بیم آن میرود که نسل جدید مردان افغانستان، به لشکری از مردان مغزشویی شده در جهت تفکرات طالبانی و اسلام سیاسی رشد یابند که زنگ خطری برای منطقه و همسایگان افغانستان و جهان است؛ آینده تباهی برای افغانستان که به جای رفاه، ثروت، برابری، آزادی، انسانگرایی و مدرنیسم، یک مرکز تروریستی را تحویل خواهد داد.
در این بین اما وضعیت همجنسگرایان، ترنسها و کوییرهای افغانستان، بسیار تلخ و دردناک است. اگر چه دولت جمهوری به حمایت قانونی از رنگینکمانیها نمیپرداخت؛ اما در عین حال فضای زیست آزادانه نسبی در شهرهای بزرگ و کابل وجود داشت و در مقایسه با وضعیت کنونی، شرایط نسبتا بهتر بود.
با آمدن طالبان، ترنسها و همجنسگراهایی که به نحوی زیست آشکار و هویت شناخته شدهتری یافته بودند به اولین هدفهای دستگیری، بازداشت و زندان، شکنجه و شلاق، آزار و تجاوزهای گروهی و حتی سنگسار و اعدام های صحرایی تبدیل شدند.
خبرهایی از سنگسار چندین نوجوان همجنسگرا و ترنس در روستاهای ولایتهایی مانند تخار به دست آمده است. شلاق و شکنجه در ملاءعام نیز یک برنامه هفتگی رسمی و اعلام شده طالبان برای افراد الجیبیتیکیو+ به جرم رابطه جنسی و فعل بد (لواط) است. طالبان اعلام کرده است که ۲۰ حکم شلاق به جرم «لواط» را فقط در ماههای اخیر انجام داده است.
بازداشت، زندان و باجگیری از افراد کوییر و خانوادههای آنها یک اتفاق روزمره است که هر روز روایتهای متعددی از آن، بیان میشود. ترویج هموفوبیا، ترنسستیزی و کوییرستیزی نیز به افزایش خشونتهای خانوادگی و اجتماعی علیه رنگینکمانیها در افغانستان، دامن میزند.
توجه داشته باشید که این خشونتها در کنار فشار اقتصادی، فقر، بیکاری و مشکلات اقتصادی است که کلیت جامعه افغانستان را در برمیگیرد و این تبعیض و ستم مضاعف و چندلایه علیه کوییرهای افغانستانی را ایجاد میکند.
اما این همه ماجرای افغانستان نیست، در تاریخ هر گاه کشور و جامعهای تحت فشار و تبعیض، سختی و فقر، جنگ و نکبت قرار میگیرد؛ گاهی انسانها و جنبشها، قیامها و انقلابهایی در آنجا رخ میدهد که آن کشور و جهان را شگفتزده و تحت تاثیر قرار میدهد و این اتفاق در بروز فعالین و جنبش دفاع از حقوق کوییرهای افغانستان در حال رخ دادن است.
همجنسگرایان، دوجنسگرایان، ترنسجندرها، بیناجنسیها و کوییرهای افغانستانی در سه سال گذشته، با وجود فشارها و سرکوبهای خشنی که ذکر شد، صدای خود را برای دادخواهی بالا بردند و فریاد حقطلبی، مطالبهگری و مبارزه سر دادند و به سمت تشکلیابی، کار جمعی، تشکیل سازمانهای مختلف و معرفی چهرهها و فعالین کوییر در تراز جهانی و بینالمللی رفتند؛ افرادی مانند آرتمیس اکبری و سازمانهایی همچون ALO و Rainbow afghanistan نشان دادند که افغانستان دیگر نه قبرستان همجنسگراها و کوییرها بلکه صحنه جدال سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و انسانی خواهد شد که کوییرها در آن به نیرویی اثرگذار و معیاری برای اثبات حقانیت وعده آزادیخواهی، برابریطلبی، سکولاریسم، انسانگرایی و مدرنیسم تبدیل خواهد شد.
پیامهای تصویری گروهی و فردی بسیاری از درون افغانستان در سالهای اخیر علیه طالبان، سرکوب و ستم، هموفوبیا و کوییرفوبیا و درخواست دادخواهی و کمک از سازمان ملل و نهادهای حقوق بشری و دولتهای غربی بیرون آمده است که پیام مهمی را به جامعه افغانستان، جریانات سیاسی و سازمانها و دولتهای دخیل در افغانستان، فرستاده است که «من را ببینید، من وجود دارم، هستم، میخواهم نفس بکشم و یک زندگی معمولی و محترمانه و عزتمند را خواهان هستم.»
برگزاری اولین راهپیمایی غرور و افتخار (پراید) رنگینکمانیهای افغانستانی در سال ۲۰۲۳ در شهر برمن آلمان با مدیریت و تلاش علی توکلی(شهریار) و سازمان رینبو افغانستان و جمعی از فعالین ترنس، همجنسگرا و کوییر افغانستانی که بسیاری از آنها توانسته بودند افغانستان را ترک کنند و به تازگی به آلمان آمده بودند، نشان از پیشروی سریع و عزم راسخ جنبش کوییر افغانستان برای حضور و بروز میدانی در عرصه اجتماعی، فرهنگی و سیاسی دارد.
تلاش برای مستندسازی جنایات و خشونتهای طالبان علیه همجنسگرایان، ترنسها و کوییرهای افغانستانی در افغانستان، ایران، پاکستان و ترکیه و ارتباطگیری با کمیتههای حقوق بشری سازمان ملل و نهادهای جهانی حامی حقوق الجیبیتیکیو+ها، این زمینه را آماده ساخته است که دادخواهی علیه طالبان را پیش ببرند و از اهرمهای جهانی و حقوق بشری برای فشار به طالبان، برای پایان دادن به خشونتهای سیستماتیک علیه کوییرها استفاده شود.
سازمان ملل، دولتهای غربی و همسایگان افغانستان باید بدانند که وجود طالبان و دوام سیاسی آن، یک بمب تروریستی خطرناک است که همه را تهدید میکند و نباید طالبان را به رسمیت بشناسند و در کنار آن باید برای سرنگونی و نابودی طالبان، تلاش کنند و تا آن زمان به هیچ وجه به طالبان باج ندهند.
به رسمیت شناختن آپارتاید جنسیتی به منزله جنایت علیه بشریت میتواند گامی دیگر در فشار علیه طالبان باشد که هرچه سریعتر باید انجام شود و فشارها برای پایان دادن سرکوب و خشونت طالبان علیه زنان و کوییرهای افغانستان، باید با جدیت دنبال شود.
افراد رنگینکمانی و فعالین جنبش کوییر افغانستان، اکنون که با مبارزه، مقاومت و بالا بردن صدای خود توانستهاند بخشی از مبارزه جامعه افغانستان علیه طالبان و استبداد شوند، باید با یارگیری از جنبش زنان، جنبش کارگری و جنبش انسانگرایی و مدرنیسم افغانستان، مطالبات و خواستههای خود را به درون این جریانات ببرد و آنها را متوجه اهمیت انسانی حقوق کوییرها کند و با جلب حمایت آنها، وزن سیاسی و قدرت اثرگذاری خود را افزایش یابد تا در آینده افغانستان بعد از طالبان، بتواند به چانهزنی برای قانونی کردن حقوق همجنسگرایان و کوییرها یا حداقل رفع تبعیضات و جرمانگاری قانونی برود. این مسیر طولانی، سخت و طاقت فرسا است اما تنها راه موثر و اصولی ادامه مبارزه و دادخواهی افراد و فعالین کوییر با کار جمعی، متشکل و سازمانیافته و دوامدار است.
مهران حمیدی، عضو هیات اجرایی تشکل رنگینکمانان ایرانی
تیر ۱۴۰۳ / ژوئن ۲۰۲۴