(گزارشی تحقیقی در مورد وضعیت رنگینکمانیها در ایران)
وضعیت کوییرهای ایرانی در سالی که گذشت به ویژه پس از آغاز انقلاب زن زندگی آزادی، به دوران ویژهای وارد شده است، به گونه ای که جنبش دفاع از حقوق رنگینکمانیهای ایرانی توانست خود را به عنوان جنبشی نوپا، در عرصه سیاسی_اجتماعی ایران، بیشتر از قبل مطرح شود و فعالین آن نقش موثری در پیشبرد انقلاب زن زندگی آزادی داشته باشند؛ به صورتی که جنبش زنان، کارگری و دانشجویی در پیامهای خود و منشورهای انقلاب به صراحت از حقوق افراد همجنسگرا، ترنس، دوجنسگرا، بیناجنسی و کوییر سخن گفتند و بر آن تاکید داشتند. به عنوان مثال در منشور مطالبات حداقلی تشکلهای مستقل صنفی و مدنی ایران در بند ۴، «بر لغو هرگونه تبعیض و ستم علیه افراد ال جی بی تی کیو+» و همچنین «به رسمیت شناختن حقوقی و برابری انسانی و قانونی» رنگینکمانیها و یا در منشور مطالبات پیشرو زنان ایران در بند «به رسمیت شناختن جنسیت سوم و تامین حقوق شهروندی و امنیت ترنسها، و لغو هرگونه اجبار قانونی برای تغییر جنسیت» تاکید شد.
در وضعیت کنونی، با وجود نظام هموفوب، کوییرستیز و دگرجنسگرامحور جمهوری اسلامی که قوانین، فرهنگ و ادبیات کوییرستیز را بر سر جامعه قرار داده است، ما شاهد سیاسیتر شدن جنبش دفاع از حقوق الجیبیتی کیو+های ایرانی و فعالان آن هستیم و سازمانها و تشکلهای متعدد با نگاههای سیاسی و اجتماعی متفاوت در حال فعالیت هستند. همین تشکلها هستند که راجع به مناسبتها و اتفاقات مهم جامعه ایران و جهان، بیانیههای مشترک، اطلاعیههای رسمی و پیامهای اثرگذار صادر میکنند که پویایی جنبش کوییر ایران را در بطن فضای سیاسی ایران و در جدال با نظام جمهوری اسلامی، نشان میدهد.
در دوره ای که انقلاب زن زندگی آزادی در ایران شروع شده، افراد همجنسگرا، دوجنسگرا، بیناجنسی، ترنسجندر و کوییر در داخل ایران با پرچم رنگینکمانی به خیابانهای شهرهای ایران، پا گذاشتند؛ در یزد، اراک، تهران، تبریز، آمل، شیراز و شهرهای مختلف که همراه با زنان، کارگران و جوانان ایران، شعار زن زندگی آزادی سر دادند و مطالبات خود و پیام آزادیخواهی و برابریطلبی را با آن همراه کردند: «زن زندگی آزادی ؛ کوییر، ترنس، رهایی». در خارج ایران نیز فعالان و افراد الجیبیتیکیو پلاس در تمامی اعتراضات و مناسبتهای سیاسی علیه جمهوری اسلامی، مشارکت فعال داشتند و پرچم رنگینکمانی و انقلاب را علاوه بر تجمعات ایرانیان خارج کشور به فستیوالهای پراید ۲۰۲۳ و راهپیماییهای پراید شهر و کشور خود بردند و سنت مبارزه و مقاومت را که اساس تشکیل و برپایی فستیوال پراید در سراسر دنیا بود، زنده کردند.
جنبه دیگر این بود که افراد کوییر درون ایران، در سال ۲۰۲۳ از تجربیات خود از سرکوب در اعتراضات خیابانی به دست عوامل نظامی-امنیتی جمهوری اسلامی در خیابانهای شهرهای مختلف ایران، هنگام بازداشت، بازجویی، سلول انفرادی و سپس فشارهای مختلف پس از آزادی، سخن گفتند و روایتهای آزار، تهدید، شکنجه و تبعیض را منتشر کردند.
دانشجویان کوییر از فشار و تهدید مقامات حراست و کمیته انضباطی دانشگاهها به دلیل پوشش متفاوت با معیارهای جنسیتزده حکومت، بیان جنسیتی متفاوت و کوییر و آشکار شدن گرایش جنسی یا هویت جنسی متفاوت با دگرجنسگرایی و دوگانه جنسیتی زن-مرد، سخن گفتند و افشاگری کردند. آنها از تهدید به اخراج، لغو ترم، احضار و اخطار به خانوادهها و حضور در جلسههای کمیتههای اخلاقی دانشگاه و مجازاتها و تنبیهات مختلف برای دانشجویان همجنسگرا و کوییر، پرده برداشتند. البته این فشارها نشان از این دارد که مقامات دانشگاه، خود را در محاصره دانشجویان معترض و مبارزی یافتهاند که دانشجویان رنگینکمانی هم جزو آنها هستند و از سویی جسارت و شجاعت دانشجویان الجیبیتی+ در بیان جنسی متفاوت، سبک پوشش و بیان هویتی و فردی خود در دانشگاهها، چنان گسترده و متعدد شده است که توجه عوامل حکومتی در دانشگاه را نیز در پی داشته است. این مساله نه نشانی از فضای سکوت و یکدستی، بلکه گستردگی و پیشروی فضای ابراز وجود فردی و پیشروی جنبش خلاصی از فرهنگ و سبک زندگی اسلامی-دگرجنسگرامحور است.
در مقابل پیشرویهای سالهای اخیر رنگینکمانیها در ایران، سیستم سرکوب جمهوری اسلامی در حال سازماندهی سیاسی-فکری-فرهنگی برای مقابله با جنبش کوییر ایران در سال گذشته (۲۰۲۳ تا ۲۰۲۴ میلادی و ۱۴۰۲ تا ۱۴۰۳ شمسی) بوده است. حکومت اسلامی در سالهای اخیر از طریق ایجاد و تقویت موسسه «مصاف» تحت مدیریت علی اکبر رائفیپور و همفکرانش و گرفتن کمکهای مالی کلان از حکومت و ایجاد شعبههای مختلف در سراسر ایران با کانالهای تلگرامی همچون «جنبش حلالزادهها» و «جنس دوم» به صورت ویژه بر توهین، تمسخر، اشاعه اطلاعات شبهعلم هموفوبیک و ترنسستیز و تقویت جنبشهای ضدترنس و هموفوب-کوییرستیز در کشورهای مختلف پرداخته است و به نفرتپراکنی سیستماتیک فکری میپردازد که آن را در حوزه نفوذ مذهبی-اسلامی خود یعنی افغانستان، عراق، کشمیر و پاکستان نیز اجرا و اعمال میکند.
حکومت اسلامی در ایران در حوزه میدانی نیز با پهن کردن پرچم رنگینکمانی در کف خیابان در روز تظاهرات حکومتی ۲۲ بهمن، در تهران، در چندسال اخیر به نشر تفکرات کوییرستیز پرداختهاند و بروشورهای مختلفی نیز با محتوای همجنسگراستیزانه ، زنستیزانه و دگرجنسگرامحورانه در حاشیه مراسم حکومتی ۲۲ بهمن پخش میکنند که نشان از تلاش موسسه مصاف، برای مبارزه با گسترش فرهنگ سکولار و انسانگرای جنبش کوییر در ایران و حوزههای سرزمینی دیگر مانند افغانستان، عراق، پاکستان و کشمیر دارد.
به طور کلی، فضای عمومی اجتماعی ایران را میتوان فضای پیشروی و پذیرش تفاوتهای انسانی و افراد رنگینکمانی در عین وجود تفکرات مذهبی و کوییرستیز دانست. جامعه ایران در حال پذیرش بیشتر سکولاریسم، آزادیها و تفاوتهای فردی و جنسی و در یک کلام یک رنسانس فکری-فرهنگی است که شرایط زیست افراد رنگینکمانی را بهبود خواهد بخشید. رنسانسی که از جمله میخواهد با تغییرات اساسی در ساختار قدرت و نظام سیاسی، دگرگونیهای کلان و متداوم در زمینه بهبود شرایط افراد همجنسگرا، ترنسجندر، دوجنسگرا، بیناجنسی و کوییر در ایران را ایجاد کند.
مطلبی از تحریریه تشکل رنگینکمانان ایرانی
تیر ۱۴۰۳ – ژوئیه ۲۰۲۴