گزارشی تحقیقی از تحریریه تشکل رنگینکمانان ایرانی – تیر ۱۴۰۳
پس از تسلط گروه تروریستی و اسلامی طالبان در مرداد ۱۴۰۰، افغانستان به زندانی وحشتناکتر و جهنمی هر روزه برای ترنسجندرها، همجنسگرایان مرد و زن، بیناجنسیها و کوییرها تبدیل شد و الجیبیتیکیو+ ها همراه با زنان و سایر بخشهای دیگر جامعه، به اولین هدفهای سرکوب، شکنجه و شلاق، زندان و بازداشتهای همراه با توهین و تجاوز جنسی تبدیل شدند. ازدواج اجباری، اخراج از محل کار و تحصیل، فرار از خانه و شهر محل زندگی و زندگی مخفیانه، سرنوشت هزاران فرد همجنسگرا، ترنس، بیناجنسی و کوییر افغانستانی است که این شرایط سرکوب، ترس و وحشت به آنها تحمیل شده است.
در دل این شرایط، پروسه انتقال افراد رنگینکمانی (توسط کشورهای غربی شامل آمریکا، کانادا، آلمان، استرالیا، فرانسه و دیگر کشورهای اروپایی به همراه برزیل) و همچنین افراد ثبت سازمان ملل به دلیل ظرفیت بسیار پایین کیسهای پناهندگی الجیبیتی+ به کندی پیش رفته و با اختلال روبرو است. کشور کانادا که سازمان Rainbow Railroad این وظیفه را بر عهده داشت، اعلام کرده که دیگر از افغانستان کسی را نمیپذیرد و لیستاش پر شده است.
در حال حاضر تنها کشور آلمان است که در پروسه انتقال نقش اصلی را دارد که البته ادامه این روند هم با آیندهای مبهم روبرو است. برزیل هم که یک پروسه انتقال حقوق بشری ۲۵ هزار نفری را اعلام کرده بود، نزدیک به یکسال است که دیگر از سفارت خود در ایران که اصلیترین مجرای این پروسه بود، نوبتدهی نمیکند و کاهش محسوسی در توجه به افراد رنگینکمانی در خطر را از سوی دولتها برای روند انتقال شاهد هستیم.
پس از آمدن طالبان، صدها الجیبیتیکیو+ افغانستانی به کشورهای همسایه مانند ایران و پاکستان، فرار کردند و این دو کشور مقصد اولیه بسیاری از رنگینکمانیهای افغانستان برای فرار از خطر فوری طالبان هستند.
در بین کشورهای مقصد پناهجویان افغانستانی، ایران و پاکستان اما دارای قوانین همجنسگراستیز، ترنس ستیز و جنسیتزده هستند. سیما، ترنس افغانستانی پناهنده در ایران مانند صدها ترنس افغانستانی دیگر که ساکن ایران هستند از ضرب و شتم توسط پلیس و گشت ارشاد به ما اطلاع داده است و از بدن کبود خود و زخمهای تنش برای ما تصاویر متعددی ارسال کرده است. او همچنین اطلاع داده که بارها به خاطر حضور در پارک دانشجو که محل افراد کوییر تنفروش است، مورد ضرب و شتم لباس شخصیها و بسیجیها که عوامل امنیتی-نظامی جمهوری اسلامی هستند، قرار گرفته. او همچنین از بیخانمانی، کارتونخوابی، بیپولی و نداشتن اقامت قانونی و خطر رد مرز و بازگرداندن به افغانستان تحت سلطه طالبان، روایت میکند.
پاکستان نیز محل امنی برای همجنسگرایان، ترنسها و کوییرهای افغانستانی نیست. قتل عبیدی ترنسجندر ۳۰ ساله افغانستانی ساکن پیشاور پاکستان که توسط افراد مسلح ناشناس کشته شد، نشاندهنده ناامن بودن پاکستان برای ترنسجندرها و کوییرهای افغانستان است و خطر اخراج و رد مرز شدن آنها، به دلیل وجود «کمپین اخراج افغانستانیها از پاکستان»، توسط دولت این کشور وجود دارد. البته این نخستین ترنسجندر افغانستانی نیست که وحشیانه در پاکستان به قتل میرسد. متاسفانه شمار زیادی از ترنسهای افغانستانی که پس از برگشت طالبان به قدرت، به پاکستان پناه بردند، وحشیانه مورد تهدید و حمله اسلامیستها و نیز مورد سوءاستفاده جنسی قرار دارند و شرایط برای حضور طولانی و زندگی رنگینکمانیها در پاکستان، اصلا مناسب و امن نیست.
با وجود سلطه گروه تروریستی طالبان و افزایش فشارها و تبعیضات به افراد رنگینکمانی، شاهد برخاستن نسل جدیدی از مبارزان و فعالان الجیبیتی+ افغانستانی هستیم که در سطح جهانی، مطالبات، خواستهها و صدای دادخواهی افراد همجنسگرا، ترنس، کوییر، بیناجنسی و کوییر را بلند کردهاند. به گونهای که برای اولین بار در تاریخ معاصر افغانستان، شاهد پیامهای تصویری رنگینکمانیها از داخل افغانستان و کشورهای همسایه هستیم که با پرچم رنگین کمانی، فریاد حقطلبی و دادخواهی را بلند میکنند و رو به جهان و سازمانهای حقوق بشری میگویند که «به طالبان باج ندهید» و صدای ما کوییرهای افغانستان را بشنوید.
اولین حضور الجیبیتی+ های افغانستانی در فستیوالهای پراید خارج کشور مانند پراید شهر برمن در آلمان (تابستان ۱۴۰۲-۲۰۲۳) که حضور جمعی و متشکل افراد رنگینکمانی افغانستانی در آن را دیدیم. مسالهای که نشان از یک جنبش نوپا و مدرن در جامعه افغانستان دارد که خواهان زندگی فارغ از تبعیض ورای جنسیت، گرایش جنسی، مذهب و قومیت را خواستار هستند.
مساله دیگر مربوط به سلسله نشستهای مذاکره با طالبان در دوحه قطر است که نگرانیهای جدی برای مردم و فعالین افغانستان در پی دارد. در جریان اعتراضات گستردهای که نسبت به برگزاری نشست دوحه وجود دارد، مساله شناخته شدن «آپارتاید جنسیتی» به عنوان جنایت علیه بشریت و نیز شناختن امارت اسلامی طالبان به عنوان «حکومت آپارتاید جنسیتی» از خواستههای اصلی مردم افغانستان از جامعه بینالمللی است. معترضین بر این باورند که نباید طالبان توسط سازمان ملل و در بازیهای سیاسی دولتها، به رسمیت شناخته شود. چنین خواستههای روشن و صریحی از سوی فعالین و سازمانهای رنگینکمانی افغانستانی نیز در کنار دیگر بخشها به ویژه زنان، در ماههای اخیر مکررا مطرح شده است.