بهنوش بختیاری، بازیگر صدا و سیما و سینمای جمهوری اسلامی، پس از سالها ادعای «حمایت» از افراد ترنس، مدعی شده که «ترنس وجود ندارد» و آدمها یا زن هستند یا مرد. او گفته که تجربهاش نشان داده بسیاری از افراد ترنس «تعادل روحی ندارند» و به خانوادهها توصیه کرد فرزندانشان را «سالها مشاوره» ببرند تا از این مسیر بازگردند. او حتی با اشاره به دونالد ترامپ، این وضعیت را «اختلالی که وجود ندارد» نامید و ابراز پشیمانی کرد که شش سال به دلیل «دفاع» از این قشر، ممنوعالکار بوده است.
این موضع تازه، ادامه همان نگاه کلیشهای جنسیتزده و دگرجنسگرامحور نظام جمهوری اسلامی است که سالها از زبان او و دیگر چهرههای نزدیک به خط فرهنگی حکومت، تبلیغ میشد؛ نگاهی که «فرد ترنس خوب و مورد قبول» را کسی میدانست که پس از عمل جراحی، به دوگانه مرد/زن بازگردد و هویت مبهم یا چالشگری برای سیستم دگرجنسگرامحور و نرسالار نداشته باشد. این همان چارچوبی است که از فتوای خمینی مشروعیت گرفت و به ابزاری فرهنگی-سیاسی تبدیل شد تا افراد ترنس را در مقابل افراد همجنسگرا، دوجنسگرا و کوییرها قرار دهد.
اما با رشد آگاهی سیاسی و فکری، انقلاب «زن، زندگی، آزادی» و مبارزات مستقل خود افراد ترنس و کوییر، این تصویر حکومتی شکست خورده است. امروز بسیاری از افراد ترنس آگاه و پیشرو، این الگوی اشتباه و محدود را رد میکنند و هویت و آزادی خود را در تصویری انسانی، مدرن، آزاد، برابر و باز تعریف میکنند و در پیوند با جنبشهای رهاییبخش دیگر به دنبال آگاهی و نقد هستند؛ نه چهارچوب عقبمانده مذهب و دگرجنسگرامحوری.
سخنان تازه بهنوش بختیاری، بیش از آنکه یک تغییر عقیده شخصی باشد، اعتراف ناخواسته به شکست یک پروژه فرهنگی-سیاسی است که دیگر نه در میدان جامعه و سیاست و نه در میان خود افراد ترنس پایگاهی ندارد. شکست حکومت در برابر یک نیروی انقلابی که پرچمش زن زندگی آزادی است و در مبارزه علیه کل مناسبات پوسیده حاکم، رنگینکمانیهای ایران با شعار «ترنس کوییر رهایی» را در دل خود جای میدهد.