جمعه, می 17, 2024
اصلیمقالاتحمید تقوائیتجربه هفت تپه، هفشجان، و جنبش شورائی

تجربه هفت تپه، هفشجان، و جنبش شورائی

اعتصابات کارگران نیشکر هفت تپه و کارگران صنعت نفت شوراها و جنبش شورائی را یک گام بزرگ به جلو سوق داده است.
مشخصا از انقلاب ٥٧ گفتمان شورا و خواست تشکیل شوراها، و تشکیل عموی مجمع عمومی در دل اعتراضات و اعتصابات کارگری، یک گرایش و حرکت قدرتمند در جنبش کارگری در ایران بوده است تا حدی که حتی جمهوری اسلامی ناگزیر شده است ارگانهای دست ساز خود در مراکز کارگری را شوراهای اسلامی بنامد! این امر نشانه بی اعتباری شوراها و تشکلهای نوع شورائی نیست، بلکه برعکس اعتبار و قدرت جنبش شورائی و مطلوبیت آن برای توده کارگر را نشان میدهد. طبقه کارگر در انقلاب ٥٧ تشکیل شوراها را تجربه کرده است و این تجربه یک پیشروی و دستاورد مهم جنبش کارگری است که جمهوری اسلامی هرگز نتوانسته است آنرا به عقب براند و یا از ذهن طبقه کارگر و کل جامعه حذف کند. شعار اداره شورائی که پنج سال قبل کارگران اعتصابی هفت تپه اعلام کردند و آنرا تا امروز پی گرفته اند بازتاب این گرایش قدرتمند و نهادینه شده در جنبش کارگری است. کارگران هفت تپه موفق شدند از کارفرما خلع ید کنند، در جشن خلع ید اعلام کنند شرکت باید بوسیله شورای کارگران هفت تپه اداره شود و یا حداقل تحت نظارت شورای کارگران باشد، و عملا اداره شرکت را تا تعیین مدیر تازه از جانب دولت در دست گرفتند. شورا و تشکل شورائی همچنان در محور مقابله دولت و کارگران در هفت تپه قرار دارد.

امروز این مقابله در وجوه مختلفی در اعتصاب سراسری کارگران نفت خود را به نمایش میگذارد. اعتصاب سراسری کارگران صنعت نفت از همان ابتدا “شورای سازماندهی اعتراضات کارگران پیمانی نفت”را از دل خود بیرون داد. اینجا شورا بعنوان یک ارگان مبارزاتی متشکل از فعالین کارگری اعلام موجودیت میکند و عمل سازماندهی و رهبری این حرکت را در دست میگیرد. در ادامه این حرکت است که ما شاهد تشکیل مجمع عمومی کارگران پیمانی نفت در سطح گسترده در یک استان، در استان چهار محال بختیاری، هستیم. اینجا از نظر ساختار، جنبش کارگری به شوراها روی می آورد. مجمع عمومی بدنه و پایه شوراها است و برگزاری مجمع عمومی از جانب کارگران اعتصابی نفت از سنت جنبش شورائی نشات میگیرد. کارگران یک رشته صنعتی، در دل یک اعتصاب و مبارزه سراسری، آن هم در شرایطی که شیوع کرونا هر نوع گردهمائی را دشوار کرده است، در فضای آزاد در شهر هفشجان گرد هم می آیند و در مورد چگونگی پیشبرد اعتصابشان هم نظری و مشورت میکنند و تصمیم میگیرند. این برای جنبش کارگری و مشخصا جنبش شورائی از جنبه های مختلفی یک دستاورد است: از نظر رجوع به توده کارگر برای پیشبرد یک اعتصاب، از نظر فراتر رفتن از یک واحد تولیدی و گردهمائی کارگران یک رشته تولیدی، و بالاخره از نظر تجمع همه کارگران در جغرافیای گسترده ای فراتر از کارخانه و شهر، یعنی در سطح یک استان. به این ترتیب اعتصاب سراسری کارگران پیمانی نفت، نه تنها از نظر خواستها بلکه از نظر تشکل مبارزه برای آن خواستها نیز از سطح این یا آن واحد تولیدی و در مقابل این یا آن پیمانکار فراتر میرود و خصلتی سراسری می یابد. اگر هفت تپه پایتخت اعتصابات دنیا است، هفشجان را باید پایتخت تشکل مبارزاتی کارگران نامید.

مجمع عمومی هفشجان از یک جنبه مهم دیگر نیز یک گام به پیش است: انتخاب نمایندگان کارگران. این مجمع علاوه بر تاکید بر خواستهای مشترک و متحد کننده هم کارگران نفت نمایندگان خود را نیز برای طرف شدن با پیمانکاران و مذاکره با آنان انتخاب میکند. انتخاب نماینده یک عملکرد کلاسیک شوراها است. نمایندگانی که در مجمع عمومی انتخاب میشوند اولا در مقابل کارفرما و دولتشان پشتیبانی متحد همه کارگران را با خود دارند و ثانیا به همه کارگران پاسخگو هستند. مجمع عمومی هفشجان با انتخاب نماینده، کارگران اعتصابی را در موقعیتی قدرتمند قرار میدهد.

و بالاخره باید به طرح بستن قراردادهای جمعی از سوی این نمایندگان اشاره کرد. انعقاد قراردادهای جمعی از اولین خواستها و دستاوردهای جنبش کارگری دنیا است. طبقه کارگر نوپای اروپا در اولین حرکتهای اعتراضی اش به این واقعیت پی برد که باید بطور جمعی با کارفرمایان مقابله کند. خصلت اجتماعی تولید بطور عینی بستن قراردادهای جمعی را اجتناب ناپذیر میکرد. سندیکاهای کارگری اساسا با هدف طرف شدن جمعی با کارفرمایان و انعقاد قراردادهای جمعی تشکیل شدند و توانستند در سطح گسترده ای این امر را به سرمایه داران و دولتشان تحمیل کنند. اما در دوره پسا شوروی و با لجام گسیختگی بازار آزاد و سیاست ریاضت کشی اقتصادی، دولتهای سرمایه داری در همه کشورها تلاش کردند این دستاورد را نیز پس بگیرند. با به جلو رانده شدن پیمانکاران و مقاطعه کاران و واسطه ها قراردادهای جمعی نیز کنار گذاشته شد و امر استخدام و اخراج تماما بعهده کارفرما قرار گرفت. بویژه در ایران با اشاعه پیمانکاری اکثریت عظیم کارگران با قراردادهای فردی، حتی بدون تعیین مدت و سفید امضا، در استخدام پیمانکاران هستند. اکنون نمایندگان مجمع عمومی کارگران پیمانی نفت در استان چهارمحال بختیاری به مقابله با این فعال مایشائی کارفرمایان بر میخیزند. خواست قردادهای جمعی یک معنی مشخص خواست سراسری کارگران نفت مبنی بر قطع دست پیمانکاران است. به این ترتیب جنبش کارگری و مشخصا کارگران هفت تپه و صنعت نفت، سیاستهای کلان اقتصادی حکومت را که بر ریاضت کشی اقتصادی مبتنی است به چالش میکشند و در نفی آن قدمهای عملی بجلو بر میدارند.

در آخرین لحظه نوشتن این مقاله گزارشی از تشکیل مجمع عمومی کارگران اعتصابی نفت در شهرستان ایذه منتشر شد. “شورای سازماندهی اعتراضات کارگران پیمانی نفت” گزارش داده است که امروز، چهارشنبه سوم شهریور، کارگران پروژه ای ساکن ایذه مجمع عمومی خود را بر پا داشتند و بر ادامه اعتصاب تا رسیدن به همه مطالبات خود تاکید کردند. بنا به این گزارش کارگران پیمانی در شهرهای دیگری در استان اصفهان و خوزستان نیز در صدد برگزاری مجامع عمومی خود هستند. به این ترتیب حرکتی که از هفشجان شروع شد گسترش می یابد و به امری سراسری در شهرها و مناطق مختلف تبدیل میشود. بی شک اعتصاب سراسری کارگران نفت میتواند با اتکا بر مجامع عمومی کارگران به با قدرت به پیش برود و خواستهای برحق کارگران را متحقق کند.

خلاصه بحث اینست که برگزاری مجمع عمومی کارگران پیمانی نفت در هفشجان هم از لحاظ مضمون و هم از نقطه نظر شکل مبارزه نقطه عطفی در جنبش کارگری محسوب میشود. دخیل شدن توده کارگران در تصمیمگیریها، انتخاب نمایندگان واقعی کارگران، و تاکید بر بستن قراردادهای جمعی از جمله دسناوردهای این حرکت است. این دستاوردها بر متن جنبش شورائی و سنت تشکل مجامع عمومی، و در ادامه اعتصاب هفت تپه و طرح اداره شورائی، بیانگر پیشروی جنبش کارگری برای تحقق خواستهای برحق خود، علیه سیاستهای ضد کارگری جمهوری اسلامی و در مقابله با کل نظام موجود است. این پیشروی همچنین یکبار دیگر بر نقش تعیین کننده طبقه کارگر در مبارزه برای سرنگونی حکومت و علیه کلیت نظام جمهوری اسلامی تاکید میکند. حزب ما با تمام توان خود به استقبال این شرایط میرود.

حمید تقوایی
٢٥ اوت ٢١

مقالات مرتبط

محبوبترین

آخرین نظرات